حضرت زهرا (س) و میراث مستضعفان
حضرت زهرا (س) و میراث مستضعفان([1])
خداوند متعال می فرماید: { اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم ، و آنها را پیشوایان و وارثین زمین قرار دهیم }[2].
هنگامی که پشت کنندگان به رسالت پیامبر (ص) عزم خود را در کنار گذاشتن کتاب خدا و مخالفت با وصیت پیامبر (ص) در خلافت پس از او جمع کردند و تصمیم گرفتند تا امیرالمؤمنین (ع) را از مقام خود کنار بزنند ، و در ماجرای روز پنج شنبه هنگامی که پیامبر (ص) قصد داشت بر وصیت خود تأکید کند و چیزی برای آنها بنویسد تا گمراه نشوند ، با سخنی بسیار تند با پیامبر (ص) صحبت کردند ، که در آن اعلام جنگ با خدا و رسول (ص) او بود ، یکی از آنها خطاب به پیامبر (ص) گفت : ( این مرد هذیان می گوید) ، در این هنگام پیامبر (ص) اهل بیت (ع) خود را جمع کرد و در حالی که با چشمانی گریان به آنها نگاه می کرد به ایشان فرمود : (شما پس از من مستضعف خواهید بود ). ([3])
آنچه از ظاهر حدیث و قرائن موجود بدست می آید ، این است که روایت از وضعیتی غم انگیز و دردناک خبر می دهد که در آن اهل بیت (ع) رسول خدا (ص) با انواع آزار و اذیتها مواجه خواهند شد و ظالمان برای رسیدن به هدف خود هر کاری را که نیاز باشد با آنها خواهند کرد ، در روایت اشاره به این است که آنچه این قوم با اهل بیت (ع) انجام دادند همانند آن چیزی است که فرعون با بنی اسرائیل انجام داد ، خداوند متعال می فرماید : {فرعون برتریجویی در زمین کرد و اهل آنرا به گروههای مختلفی تقسیم نمود ، گروهی را به ضعف و ناتوانی می کشاند ، پسران آنها را سر می برید و زنان آنها را زنده نگه می داشت ، او مسلما از مفسدان بود}[4] ، این قوم ستمکار نیز اینگونه با اهل بیت (ع) رفتار کردند ، یکی از شعارهایی که در روز عاشورا می گفتند این بود : (هیچ اثری از این خاندان برجای نگذارید).
در تفسیر قمی به نقل از امام صادق (ع) روایت است که حضرت می فرماید : (هنگامی که منهال بن عمر با علی بن حسین (ع) برخورد کرد از ایشان پرسید؟ ای پسر رسول خدا حال شما چطور است؟ امام سجاد (ع) فرمود: وای بر تو، آیا وقت آن نرسیده که بدانی حال ما چگونه است؟ در این امت، ما همانند بنی اسرائیل گرفتار فرعونیانیم ، مردان ما را کشته و زنان ما را نگه داشته اند) ([5]).
حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز هنگامی که او را مجبور به بیعت با ابوبکر کردند ، فرمود : (اگر من بیعت نکنم، چه می شود؟ ابوبکر گفت: قسم به خدایی که شریک ندارد، گردنت را می زنیم! حضرت(ع) فرمود: در این هنگام بنده ی خدا و برادر پیامبر(ص) را کشته اید) ، سپس حضرت (ع) به سمت قبر رسول خدا (ص) روی کرد و خطاب به ایشان سخن حضرت هارون در قرآن کریم را تکرار کرد: {این قوم مرا در فشار گذاردند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند}[6].
از آنجا که آیات قرآنی محدود به زمانی خاص نیستند و سنت هایی را بیان می کنند که در صورت فراهم شدن شرایط و عوامل ایجاد آنها در هر زمانی اتفاق خواهند افتاد ، به همین جهت آیه ای که پس از آن آمده: {اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم ، و آنها را پیشوایان و وارثین زمین قرار دهیم ، و حکومتشان را پا بر جا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنها آنچه را بیم داشتند از این گروه نشان دهیم}[7]، معنای دیگری به حدیث می دهد که سرشار از امیدواری و وعده پیروزی است ، و در آن وعده داده شده که وارثان زمین خواهند شد و اینکه حق به اهل خود باز خواهد گشت ؛ چرا که اراده الهی به آن متعلق شده است ، و (نرید : می خواهیم) وعده ای الهی است که به هیچ عنوان تغییر پذیر نیست {این چیزی است که خدا وعده کرده ، و وعده الهی هرگز تخلف نمی پذیرد}[8]، انتخاب وصف مستضعفین در روایت توسط پیامبر (ص) اشاره به تطابق این آیه بر اهل بیت (ع) دارد، و شاید مقصود اصلی در آن بیش از حضرت موسی و هارون ، اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) باشند ، زیرا اگر مقصود آیه تنها حضرت موسی (ع) و یا ایشان به همراه برادرش هارون باشد باید از ضمیر مفرد (منه) و یا مثنی (منهما) استفاده می شد در حالی که از ضمیر جمع ( منهم ) استفاده شده است ، در واقع آنچه از ظاهر روایت بدست می آید حصر این وصف به اهل بیت (ع) است و مقصود حقیقی آیه مبارکه ایشان هستند .
این یک سنت الهی ثابت در رابطه با بندگان مستضعف خویش و دشمنان مستکبر است ، خداوند متعال می فرماید: {و آن قوم را كه مستضعف بودند، وارث مشرقها و مغربهاى سرزمينى ساختيم كه به آن بركت بخشيده بوديم، و به خاطر صبرى كه كرده بودند وعده نيكوى پروردگارت در حق بنىاسرائيل تحقق يافت و آنچه فرعون و قومش ساخته و برآورده بودند، نابود كرديم}[9].
ائمه معصومین (ع) در روایات متعددی به این مسأله تأکید کرده اند تا به شیعیان خود اطمینان خاطر بدهند و انگیزه لازم برای تلاش مستمر در آنها ایجاد شود و در مقابل ظلم و دشمنان خود تسلیم نشوند ، در کتاب معانی الاخبار شیخ صدوق به نقل از مفضل آمده است که می گوید : از حضرت امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: پیامبر خدا (ص) به حضرت علی و حسن و حسین نگاهی افکنده و گریست ، و فرمود: شما بعد از من مستضعف خواهید بود ، عرض کردم : معنای سخن شما چیست ؟ حضرت (ع) فرمود: معنای آن این است که شما پیشوایان پس از من هستید ، سپس حضرت (ع) این آیه را تلاوت فرمود { اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم ، و آنها را پیشوایان و وارثین زمین قرار دهیم } و در مورد آن فرمود : این آیه تا روز قیامت در مورد ما اهل بیت پیامبر (ص) صدق پیدا می کند).([10])
همچنین در کتاب مجمع البیان به نقل از امیرالمؤمنین (ع) آمده که می فرماید : { سوگند به آنکه دانه را شکافت و جان را آفرید دنیا پس از اینکه از ما روی گردانید به ما روی خواهد کرد همانند شتر ماده ای که از فرزندش دفاع می کند} حضرت (ع) سپس آیه (وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ...) را تلاوت فرمود.
در کتاب غیبت شیخ طوسی نیز در تفسیر آیه مبارکه به نقل از امیرالمؤمنین (ع) آمده که می فرماید : (اينان اهل بيت محمد (ص) هستند كه خداوند متعال مهدیشان را مبعوث می گرداند و آنها را عزیز و دشمنانشان را ذلیل می کند)([11]).
این آیه پس از ائمه بر شیعیان ایشان نیز صدق می کند ، از امیرالمؤمنین (ع) روایت است که می فرما ید: ( هر که مایل است وضع ما و این قوم را بداند ، ما و شیعیانمان در آن روز که خدا آسمان را آفرید شبیه موسی و پیروان او هستیم و دشمنانمان شبیه فرعون و پیروانش هستند و این آیات درباره ما نازل شده اند )([12]).
حضرت زین العابدین (ع) می فرماید : ( قسم به خدایی که محمد (ص) را به حق بشارت دهنده و ترساننده قرار داده ؛ همانا پاکان از ما اهل بیت هستند و پیروان آنها مانند حضرت موسی و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروانشان همانند فرعون و پیروان او هستند).([13])
بر همین اساس ممکن است دشمن در برهه ای از زمان هر چند طولانی به دلیل در دست داشتن قدرت ، اولیاء خدا را مورد ظلم قرار دهد و آنها را مستضعف کند ، لکن نصرت و پیروزی در نهایت برای اهل حق خواهد بود کسانی که مظلوم واقع شدند و دشمنان آنها همانند کف روی آب زائل خواهند شد .
علت اینکه به ایشان مستضعف گفته می شود این است که دشمن پس از سلب همه ابزار قدرت ظاهری از آنها مانند سلطه ، مال ، نفوذ و محاصره همه جانبه آنها تصور می کند که آنها ضعیف هستند ، در حالی که آنها ضعیف نیستند و ممکن است ابزار اعمال قدرت نیز در اختیار آنها باشد ، ولی خود را موظف به رعایت یک سری اصول اخلاقی می دانند و از نافرمانی خداوند متعال هراس دارند و مصالح عالیه دین و جامعه را بر مصالح شخصی خود مقدم می سازند ، که این امر مانع بهره گیری آنها از نیرنگ و فریب در رسیدن به اهدافشان می شود ، امیرالمؤمنین (ع) در توصيف پیامبران می فرماید: (اما خداوند سبحان ، فرستادگان خود را صاحبان اراده ای نیرومند قرار داد ، که به ظاهر ضعیف و فقیرند ؛ قناعتی عطایشان فرمود که دلها و دیدگان را از بی نیازی پر می سازد و فقریکه چشمها و گوشها را لبریز از آزار و ناراحتی می کند).([14])
همچنین ایشان در مدح یکی از اصحاب خود می فرماید: ( در گذشته برادری دینی و الهی داشتم که (به دلیل تواضع بر حسب ظاهر) انسان ضعیفی بود و مردم نیز او را ضعیف می شمردند ؛ ولی هر گاه کار مهم و جدی به میان می آمد همچون شیر بیشه می خورشید و مانند مار بیابانی به حرکت در می آمد).([15])
ای عزیزانی که سوگوار شهادت دخت گرامی پیامبر اسلام (ص) هستید :
حضرت زهرا (س) با مواضع تاریخی خود قصد داشت امت اسلامی را در مسیری
هدایت کند که به این لطف الهی نائل شوند ، و با تبعیت از امیرالمؤمنین و امامان پس از او خداوند متعال آنها را وارثان زمین قرار دهد و از آنها رهبرانی برای هدایت مردم انتخاب کند، در برخی از سخنان حضرت زهرا (س) آمده که می فرماید : (به خدا سوگند اگر حق را بر اهلش واگذارده بودند و از عترت پيغمبرشان پيروى كرده بودند در باره خداوند دو نفر (با هم) اختلاف نمىكردند و گذشتگان و آيندگان (امامت) را از هم ارث مىبردند تا قائم ما كه نهمين فرزند حسين است قيام كند، و لكن آن كس كه خدايش به عقب انداخته مقدّم داشتند و آن كس كه خدايش مقدّم داشته به عقب انداختند تا آن گاه كه فرستاده حق را در لحد نهاده و به خاك سپردند، و خواسته دل خود را برگزيده و به رأى خود عمل نمودند، بدا به حالشان آیا این سخن خدا را نشنیده اند {پروردگا تو هر چه را بخواهد می آفریند و برمی گزیند و آنان اختیاری ندارند منزه است خدا و از آنچه با او شریک می گرداند برتر است}[16] آری شنیدند و آنان همانگونه هستند که خداوند متعال توصیفشان می فرماید: {در حقیقت چشمها کور نیستند لیکن دلهایی که در سینه ها است کور است}[17] افسوس[كه سران سقیفه] آرزوها و هوسهای خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده خود غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهایشان گمراه كند؛ ای پروردگار من به تو پناه میبرم از كمی یاران پس از پیروزی و فراوانی آنان)([18]).
حضرت زهرا (س) به امت نشان می دهد که برای رسیدن به مقامات عالیه و قدرت یافتن در زمین و دیگر برکات باید پیرو رهبری بر حق ایشان باشند و از آنها تبعیت کنند ، و تعصبات ، انفعالات ، خودپرستی و پیروی از هواهای نفسانی را کنار بگذارند ، زیرا با این کار می توانند همه نقشه های مستکبرین در مستضعف ساختن مردم را از بین ببرند ، که معمولا از طریق تفرقه میان مردم ، گروه گروه ساختن آنها و ایجاد درگیری میان آنها صورت می گیرد ، خداوند متعال می فرماید : {فرعون در زمین برتریجویی کرد و اهل آنرا به گروههای مختلفی تقسیم نمود}[19] یعنی آنها به گروه های مختلف تقسیم کرد تا قدرت خود را از دست بدهند و سیطره بر آنها آسان شود ؛ چرا که آنها دین الهی در زندگی خود جاری نساختند و در تطبیق آن کوتاهی کردند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را کنار گذاشتند {از میان کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروهها تقسیم شدند}[20] ، {به صورت دسته های پراکنده شما را با هم بیامیزد ، و طعم جنگ را به هر یک از شما به وسیله دیگری بچشاند}[21].
حضرت زهرا (س) همچنین به ما نشان می دهد که حرکت امت به سمت حاکمیت بر زمین و قدرت یافتن در آن نیاز به وجود رهبری جامع الشرایط در رأس أمور است ، ایشان در سخنانی که خطاب به زنان انصار و مهاجر بیان کردند اهمیت تبعیت از امیرالمؤمنین (ع) را به آنها تذکر می دهند : ( علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و سیع هدایت می کرد که آب از اطرافش سرازیر می شد و هرگز رنگ کدورت به خود نمی گرفت . او آنان را از این آبشخور سیراب می کرد ، علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش می داشت {اگر مردمی كه در شهرها و آباديها زندگی دارند ايمان بياورند و تقوی پيشه كنند بركات آسمان و زمين را بر آنها می گشائيم ولی آنها حقايق را تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم}[22] ، {ستمکاران از این مردم نیز به زودی کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمییابند}[23].
البته باید توجه کنیم که قدرت یافتن در زمین دارای درجات متفاوتی است و منحصر در بدست آوردن حکومت و حکمرانی بر زمین نیست ، بلکه این مهم وسیله است نه هدف ، در واقع تمکن یافتن حقیقی در زمین انتشار رسالت الهی میان مردم و قانع شدن آنها به این راه و روش زندگی است ، این همان مسأله مهمی است که باید به دنبال آن باشیم ؛ زیرا هدف همه ادیان آسمانی اصلاح مردم و هدایت آنها به سمت سعادت است ، خداوند متعال می فرماید: {و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند}[24].
در تفسیر عیاشی به نقل از ابی صباح کنانی آمده که می گوید : (حضرت امام باقر (ع) رو به حضرت امام صادق (ع) كرد و فرمود : این از کسانی که خداوند متعال در مورد آنها فرموده : { اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم ، و آنها را پیشوایان و وارثین زمین قرار دهیم }) ، حضرت امام صادق (ع) جزء مصادیق این آیه مبارکه هستند ولی حکومت و سلطه ای در اختیار نداشت ، اما به لطف الهی با حکمت و درایت خود توانست طرح مبارک خود را جامعه پیاده کند.
باید دقت کنیم که مسأله متمکن ساختن مستضعفان اهل حق همانند دیگر قضایا باید در چهارچوب و شروط خود در نظر گرفته شود و در جایگاه صحیح خود در میان منظومه معارف و قوانین اسلامی و سنن الهی قرار گیرد ؛ چرا که از لوازم عدالت و رحمت الهیه است ، و صرف مستضعف شدن و مواجه شدن با انواع آزار و اذیتها باعث نمی شود که یک شخص جز افرادی باشد که خداوند وعده یاری و نصرت آنها را داده است .
در قرآن کریم به گروههایی اشاره شده که با وجود اینکه مستضعف بوده اند ولی به دلیل کوتاهی و پذیرش ذلت و خواری و قانع شدن به ظلم دیگران و همراهی با اهل باطل مورد سرزنش و نکوهش واقع شدند ، خداوند متعال می فرماید : { آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بودهاند میگیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است }[25].
و گروه های دیگری نیز ذکر شده اند که به دلیل کوتاهی و عدم تلاش در یافتن راهی برای کسب معرفت به خدا و تفقه در دین و شناخت رهبران حقیقی مورد سرزنش قرار گرفتند ، خداوند متعال می فرماید : {مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که ناتوان بودند و گریز و چارهای برایشان میسّر نبود و راهی (به نجات خود) نمییافتند * آنها امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند، که خدا گناهشان را میبخشد و خدا بخشنده و آمرزنده است}[26] اما کسانی که وعده پیروزی و تمکن یافتن بر زمین به آنها داده شده ، دارای ویژگی هایی هستند که آنها را مستحق این وعده الهی نموده است ؛ چراکه ظلم و آزار و اذیت آنها باعث نشد که از اصول ، اخلاق و ارزشهای خود کوتاه بیایند ، و بر اعتقادات و اصول اخلاقی و پیروی از رهبران خود پایبند بودند و سختی هایی که با آن مواجه شدند باعث مقاوم تر شدن آنها شده است .
ویژگی هایی کسانی که وعده قدرت یافتن در زمین به آنها داده شده در آیات متعددی بیان شده است ، خداوند متعال می فرماید : {آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و عاقبت کارها به دست خداست}[27]، و پس از وعده پیروزی برای آنها می فرماید :{ به مسلمانان که مورد قتل وغارت قرار گرفتهاند رخصت جنگ با دشمنان داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است}[28].
قدرت یافتن آنها در زمین دارای آثار و برکات بسیاری است که نشان دهنده نیت پاک و اخلاص آنها در رسیدن به اهداف خود و استقامت در تبعیت از دستورات الهی و عدم سرگرم شدن آنها به زرق وبرق های دنیا هنگام قدرت یافتن است ، این ویژگی ها عبارتند از:
1- (اقامه نماز) این افراد صرفا به ادای نماز های واجب به عنوان یک تکلیف شخصی اکتفا نمی کنند ، بلکه تمام تلاش خود را در دعوت مردم به انجام این فریضه الهی و مواظبت بر آن انجام می دهند ، تا اینکه نماز به عنوان یک عامل بازدارنده اجتماعی از فحشا و منکر در زندگی مردم تبدیل شود ، و همه متوجه مسئولیت خود در قبال اقامه و مواظبت بر آن باشند ، روشنترین مصداق برای این مساله نماز جمعه است که فقط به صورت جماعت و در حضور جمع کثیری از مردم اقامه می شود ، و تأثیر شگرفی را بر زندگی مردم می گذارد ، که جامعه عراقی هنگامی که نماز جمعه در آن اقامه می شد نتایج آن را به عینه دیده است .
2- ( پرداخت زکات) يعني حقوق شرعيه ای که بر آنها واجب شده است را پرداخت می کنند ، و دیگران را نیز به انجام این مهم ترغیب می کنند و در رساندن این اموال به افراد مستحق کمک می کنند ، و از همین راه پروژه های اقتصادی زیادی را برای رفاه حال مردم و فراهم کردن فرصتهای شغلی برای جوانان، به سرانجام می رسانند .
3- (امر به معروف و نهی از منکر) یعنی انجام هر کار پسندیده از لحاظ شرعی و عقلی که عرف جامعه آن را پذیرفته است ، و آن را بین مردم منتشر می کنند و آنها را نسبت به انجام این امور آگاه می سازند ، و به آنچه که صلاح دنیا و آخرت مردم در آن است توصیه می کنند ، و به مردم احکام دینی و فضائل اهل بیت (ع) و سیره و روش زندگی ایشان را یاد می دهند و آنها را به پیروی از رهبری بر حق دعوت می کنند .
این ها همان کسانی هستند که خداوند متعال آنها را یاری می کند و به آنها عزت و تمکن در زمین عطا می کند .
بسیاری از کسانی که خداوند متعال به آنها در زمین قدرت بخشید از مسیر اصلی خود منحرف شدند و نتوانستند این شرایط و ویژگی ها را در خود ایجاد کنند که در نتجه باعث فساد در زمین شدند ، به همین جهت خداوند متعال به آنها وعده عذاب داده است :{ اما اگر روی برگردانید آیا جز این انتظار می رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمائید؟ * آنها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دور ساخته ، گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور نموده است}[29].
درست همانند آن چیزی که امروزه شاهد آن هستیم ، به طوری که افراد بسیاری پس از رسیدن به قدرت اهداف و شعارهای خود و ویژگی هایی را که به آن اشاره کردیم را فراموش می کنند ، و باعث شده اکنون با وضعیت اسف باری مواجه شویم که بسیاری از مردم از آن رنج می برند ، در واقع این مساله کفران نعمت است .
با این وجود این روزها دوباره درهای گشایش و اصلاح باز شده است ، و حملات وحشیانه خوارج زمان و کسانی که حامی آنها هستند ، بسان غده ای در ظاهر زیان بار ولی در واقع مفیدی بودند که باعث وحدت میان امت و بروز قدرتهای نهفته آن شد و در نتیجه پیروزی های بزرگی حاصل شد که دوست و دشمن را حیرت زده کرد .
ای عزیزان :
باید اعتراف کنیم که از شکر خداوند متعال به دلیل توفیق اقامه شعائر فاطمی و تشیع حضرت زهرا (س) برای بار دهم عاجر هستیم ، در واقع این توفیق حاصل نمی شد مگر با الطاف کریمانه آن حضرت (س) ؛ زیرا به جز افرادی معدودی از پیروان مخلص به کسی اجازه نداد در تشیع پیکر مطهر او شرکت کنند ، و امیدواریم که این نهضت قدمی حقیقی در راستای اقامه حکومت حق و عدل باشد {و بگو حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد و همانا که باطل نابود شدنی است!}[30].
1- سخنرانی ساليانه حضرت آيت الله العظمى يعقوبى (دامت بركاته) در جمع عزاداران حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در تاريخ سوم جمادى الثانى 1436 مصادف با 24/3/2015 .
[2] - وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ (قصص :5-6).
3- بيان تفصيلى حادثه در كتاب بحار الانوار : 22/469 ، و كتاب إعلام الورى بأعلام الهدى:140-143، و كتاب الإرشاد:96-100 آمده است، و همچنین این روایت را شيخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا نقل می کند : 2/72 باب31 ح303.
[4] - إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ (قصص:4).
5- تفسير قمي: 2/110.
[6] - إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي (أعراف:150).
[7] - وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ (قصص: 5-6).
[8] - وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ (روم: 6 ).
[9] - وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ (اعراف: 137).
10- معاني الأخبار: 79 باب31 ح1.
11- نور الثقلين: 4/110.
12- بحار الانوار: 24/170 ح8.
13- مجمع البيان: 4/375.
14- نهج البلاغه، خطبه :192.
15- نهج البلاغه، حكمت289.
[16] - وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (قصص:68).
[17] - فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ (حج: 46).
18- دائره المعارف المصطفی و عترت شاکری: 4/363 ، و عوالم المعارف:11/228.
[19] - إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً (قصص:4).
[20] - مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعاً (روم:32).
[21] - أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ (أنعام: 65).
[22] - وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ (أعراف: 96).
[23] - وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلاء سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ (زمر: 51).
[24] - وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (نور: 55) .
[25] - ِإنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيراً (نساء: 97) .
[26] - إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً فَأُوْلَـئِكَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوّاً غَفُوراً ( نساء: 98-99).
[27] - الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج: 41).
[28] - أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ (حج: 39).
[29] - فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ . أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ (محمد:22-23).
[30] - وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً (إسراء: 81).