حضرت فاطمه زهرا (س) حامل دین الهی و حامی آن است
حضرت فاطمه زهرا (س) حامل دین الهی و حامی آن است ([1])
الحمد لله وحده كما يستحقه حمداً كثيراً، والصلاة والسلام على أمينه على وحيه وسيد خلقه أبي القاسم محمد وعلى آله الطيبين الطاهرين.
السلام على أمير المؤمنين عبد الله وأخي رسوله، وعلى الصدّيقة الطاهرة فاطمة الزهراء (س) الممتحنة الصابرة الشهيدة المحتسبة المهتضم حقها، ورحمة الله وبركاته.
عرض سلام و احترام دارم خدمت همه حضار عزیز
از حضرت امام صادق (ع) روایت است که می فرماید: (اين دين در هر قرنى افراد عادلى با خود دارد كه تأويلاتِ باطل گرايان و تحريفِ غلو كنندگان و دستبردِ نادانان را از آن مى زدايند، چنان كه كوره زنگار و ناخالصى آهن را مى زدايد)([2]).
مقصود از قرن در این روایت شریفه فرزندان یک نسل هستند به جهت اینکه در یک دوره زمانی مشترک قرار دارند ، و بر همین اساس معنای این حدیث شریف بدین صورت خواهد بود که در هر نسل شخصی پیدا خواهد شد که رسالت اسلام ناب محمدی را به دوش خواهد کشید و آن را از شبهات ، بدعتها و تحریفها حفظ خواهد کرد و همانند آهنگری که ناخالصی های آهن را با شعله های آتش از بین می برد ، اسلام را بدعتها و شبهات خالص می گرداند .
این حدیث شریف همزمان به ما اطمینان و هشدار می دهد و ما را به یک امر مهم دعوت می کند .
اطمینان از این جهت که مردم را مطمئن می سازد که خداوند متعال زمین را از عالمان مخلص و با تقوا که این امانت الهی را به سلامت به سر منزل مقصود می رسانند ، خالی نمی کند بلکه در همه نسل ها حضور دارند ، و مردم از این ناحیه نگرانی نخواهند داشت ، و ضلالت ، گمراهی و انتخاب نادرست خود را با نبود اینگونه علما نمی توانند توجیه کنند .
این حدیث همچنین به ما هشدار می دهد که منحرفان و مدعیان دروغین و دنیاپرستان که با عناوين دینی بر خود سرپوش می گذارند در هر نسلی حضور دارند و به تحریف دین و بدعت گذاری در آن با عناوینی مقدس خواهند پرداخت و همواره افراد ساده لوحی نیز پیدا خواهند شد که فریب آنها را بخورند ، همانطور که در هر نسل علمای با تقوایی حضور دارند تا با آنها مقابله کنند .
این حدیث همچنین مردم را به توجه به این تقابل دعوت می کند ، و از آنها می خواهد که به گرد این عالمان جمع شوند و از ایشان تبعیت کنند ، و به دنبال مدعیان دروغین قداست و دینداری که از آن برای بدست آوردن منافع خود استفاده می کنند ، نروند ، ؛ چرا که همواره تحریف دین و فریب مردم توسط افرادی صورت می گیرد که عناوین دینی بزرگی را برای خود انتخاب می کنند ، و افرادی را به دنبال خود می کشانند که از آنها یک بت می سازند و به جای خداوند متعال او را می پرستند .
به همین جهت همواره ائمه معصومین (ع) تأکید می کردند که با آگاهی و بصیرت انتخاب کنیم نه از روی تقلید از گذشتگان و یا طبق رفتار عمومی مردم و مانند آن .
علی بن سوید نقل می کند: ( حضرت ابولحسن – امام موسی بن جعفر (ع) – زمانی که در زندان بود نامه برای من نوشت و از من پرسید : ای علی معارف دین خود را از که می گیری ، هشیار باش که معالم و معارف دین خود را از خائنان ، کسانی که به خدا و رسولش و امانات خویش خیانت کرده اند ، نگیری ، آنان کتاب خدا را تحریف کرده و آن را تغییر دادند ، همانا لعنت خدا و رسول خدا و ملائکه و لعنت پدران بزرگوار من و لعنت من و شیعیانم تا روز قیامت بر آنها باد )([3]).
برقی در کتاب المحاسن پندهایی را از حضرت مسیح (ع) نقل می کند ، در این کتاب آمده است : (همواره سخنان را مورد نقد قرار دهید; زیرا چه بسا گمراهی به وسیله آیه ای از کتاب خدا آراسته شده باشد, مانند آمیختن درهمی از مس با نقره تا انسان را بفریبد و به اشتباه افکند؛ از این روی، در نگاه نخست، درهمِ خالص و ناخالص، یکی می نماید و تنها کارشناسان تیزهوش می توانند سره از ناسره آن را بازشناسند)([4]).
این تقابل در همه نسلها وجود دارد و پس از رحلت رسول خدا (ص) به صورت علنی ظهور پیدا کرد ؛ زیرا سران انقلاب قبل از دفن پیکر مطهر رسول خدا (ص) ، اقدام به تحریف ، تأویل و ادعاهای دروغین کردند .
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) اولین کسی بود که در مقابله با این انحراف ايستاد و تأویل دروغگویان و تحریف آنها را رسوا کرد ، و با سخنان کوبنده خود همه ادعاهای واهی آنان را باطل ساخت .
به عنوان مثال در رابطه با تحریف آیات قرآن کریم ، حضرت (س) خطاب به آنها فرمود: (چطور این کار را کردید، به کجا روى مىآوردید، در حالى که کتاب خدا رویاروى شماست، امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولى آن را پشت سر انداختید، آیا بىرغبتى به آن را خواهانید؟ یا بغیر قرآن حکم مىکنید؟ {چه بد جانشينانى براى ستمگرانند}[5] ، {هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است}[6] و همچنین فرمود: (اى پسر ابی قحافه، آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببرى و من از ارث پدرم محروم باشم. امر تازه و زشتى آوردى، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر می اندازید، آیا قرآن نمیگوید «سلیمان از داود ارث برد» (نمل:16) ، و در مورد خبر زکریا آنگاه که گفت: «پروردگار مرا فرزندى عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث برد» (مريم 6-5) ، و فرمود: «و خویشاوندان رحمى به یکدیگر سزاوارتر از دیگرانند»، و فرموده: «خداى تعالى به شما درباره فرزندان سفارش مىکند که بهره پسر دو برابر دختر است» (نساء :11).
حضرت (س) در ادامه فرمود : (آیا خداوند آیهاى به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا میگويید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمیبرند؟ آیا من و پدرم را از اهل یک دین نمیدانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟)
در خصوص موضوع امامت و مخالفت آنها با وصیت رسول خدا (ص) در رابطه با خلیفه پس از او و کنار گذاشتن امیرالمؤمنین (ع) فرمود: (وای بر آنها خلافت را از پایگاههای محکم رسالت و از پایه های نبوت و رهبری و از محل نزول وحی جبرئیل امین و از کسی که حاذق و آگاه به امور دین و دنیا می باشد به کجا تغییر جهت دادند ، آگاه باشید که این زیان آشکار است ) {چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم و لیکن (چون آیات و پیغمبران ما را) تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم}[7] ، ( آری بخدا سوگند [اگر امر خلافت با او بود] هر گاه مردم از جاده حق منحرف مى شدند و از پذیرش دلیل روشن سرباز مى زدند، آنها را با نرمى و ملایمت به سوى منزل مقصود سیر مى داد ، و آنها را به سرچشمه آب زلال و گوارا وارد مى ساخت، واى به حال آنها! «آیا کسى که هدایت به سوى حق مى کند براى پیروى شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمى شود مگر هدایتش کنند؟! شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى کنید؟» (يونس:35) «و آن زمان است که طرفداران باطل گرفتار خسران مى شوند ، و دنباله روان عاقبت کارى را که پیشوایانشان پایه گذارى کردند خواهند فهمید ).
و در رابطه با افترائی که به رسول خدا (ص) بستند و سخن دروغی - ما دودمان پیامبران طلا و نقره به ارث نمی گذاریم - که به ایشان نسبت دادند ، حضرت (س) فرمود : ( پاک و منزه است خداوند، پدرم از کتاب خدا روىگردان و با احکامش مخالف نبود، بلکه پیرو آن بود و به آیات آن عمل مىنمود، آیا مىخواهید علاوه بر نیرنگ و مکر به زور او را متهم نمائید، و این کار بعد از رحلت او شبیه است به دامهائى که در زمان حیاتش برایش گسترده شد، این کتاب خداست که حاکمى است عادل، و ناطقى است که بین حق و باطل جدائى مىاندازد، و بهانههاى اهل باطل، و گمانها و شبهات را تا روز قیامت زائل فرموده است، نه چنین است، بلکه هواهاى نفسانى شما راهى را پیش پایتان قرار داده، و جز صبر زیبا چارهاى ندارم، و خداوند در آنچه مىکنید یاور ماست. (يوسف:18).
عوامل تحریف و تأویل :
در اینجا باید به سخنان حضرت زهرا (س) در مورد تشخیص عوامل انحراف و تغییر در دین و کوتاهی در دفاع از حق و یاری آن ، و اینکه چگونه انحراف در جامعه رسوخ پیدا می کند ، توجه کنیم ، حضرت (س) می فرماید : ( اى مسلمانان! که براى شنیدن حرفهاى بیهوده شتابان بوده، و کردار زشت را نادیده میگیرید، آیا در قرآن نمىاندیشید، یا بر دلها مهر زده شده است، نه چنین است بلکه اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگى آورده، و گوشها و چشمانتان را فراگرفته، و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده اید).
همچنین می فرماید : ( آگاه باشید من چنین می بینم که شما رو به راحتی گذارده اید و عافیت طلب شده اید. کسی را که از همه برای زعامت و اداره امور مسلمین شایسته تر بود دور ساختید ، و به تن پروری و آسایش در گوشه خلوت تن دادید و از فشار و تنگنای مسئولیت ها به وسعت بی تفاوتی روی آوردید. آری، آنچه را از ایمان و آگاهی در درون داشتید، بیرون افکندید و آب گوارایی را که نوشیده بودید، به سختی از گلو برآوردید! اما فراموش نکنید خداوند می فرماید: «اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید، (به خدا زیانی نمی رسد، چرا که) خداوند بی نیاز و شایسته ستایش است». {اگر شما و همه اهل زمین یک مرتبه کافر شوید خدا از همه بینیاز و ستوده صفات است}[8].
و می فرماید : (شیطان سرش را از مخفیگاه خود بیرون کرد و شما را به سوی خود دعوت نمود و شما را آماده پذیرش دعوتش یافت و منتظر فریبش! سپس شما را دعوت به قیام کرد و سبکبار برای حرکت یافت!
شعله های خشم و انتقام را در دل های شما برافروخت و آثار غضب در شما نمایان گشت و همین امر سبب شد بر غیر شتر خود علامت نهید و سرانجام به غصب حکومت پرداختید . در حالی که هنوز چیزی از رحلت پیامبر نگذشته بود، زخم های مصیبت ما وسیع و جراحات قلبی ما التیام نیافته و هنوز پیامبر (ص) به خاک سپرده نشده بود، بهانه شما این بود که «می ترسیم فتنه ای برپا شود! { آگاه باش که آنها خود به فتنه و امتحان در افتادند و همانا دوزخ به آن کافران احاطه دارد}[9].
حضرت (س) عاقبت آنها را اینگونه بیان می کند : ( پس در آن روز چه جالب است که داور، خداست و مدّعی تو، محمّد (ص)، و موعدِ داوری، رستاخیز و در آن روز باطلان زیان خواهند دید. اما پشیمانی به حال شما سودی نخواهد داشت! و (بدانید) «هر چیزی که خداوند به شما داده سرانجام قرارگاهی دارد و در موعد خود انجام می گیرد {برای هر خبری وقت معینی است}[10] ، و {به زودی معلوم شما شود که کدام یک به عذاب ذلت و خواری گرفتار و عذاب دائم خدا را مستوجب خواهد شد}[11].
از این سخنان می توانیم اینگونه برداشت کنیم که عوامل انحراف بسیار متعدد هستند ، ولی دو گروه مسئول آنها هستند :
یک: علمای دینی که اسیر هوای نفس خود شده اند ، و میل به دنیا و فریب های شیطان و حسادت نسبت به حق در دلهای آنها رسوخ پیدا کرده است و در جایگاهی که اهل آن نیستند قرار گرفتند (پس بر شتران دیگران نشان زدید، و بر چیزی كه سهم شما نبود وارد شدید)[12] ، که این امر باعث شده بر دلهای آنها مهر زده شود و از تدبر در آیات قرآنی و روایات شریفه محروم شوند و به همین جهت به تأویل و تحریف معانی آنها روی آورده اند .
دو : عامه مردم با جهل و سادگی و حماقت خود ، و کوتاهی آنها در برابر کسی که باید از او تبعیت شود ، و سکوت آنها در برابر منکر و باطل ، و همراهی آنها با هر مدعی ، و شتاب آنها در پذیرش شبهات و قیل و قال ، و عدم اصلاح خطاهای خود ، و عدم توبه از گناهانی که مرتکب می شوند.
این عوامل انحراف و دوری مردم از حق در هر زمانی موجود هستند ، به همین جهت در حدیث نبوی آمده که خداوند متعال در هر دوره ای کسی را برای مقابله با انحراف آماده می کند ، حضرت زهرا (س) در رأس کسانی بود که خداوند متعال برای ادای این نقش بزرگ انتخاب کرده بود ، و این یکی از وظایف مهمی بود که حضرت زهرا (س) آنها را انجام داد ، و در این راه با سختی ها و ظلم های فروانی مواجه شد ، حرمت خانه او شکسته شد ، و ستمگران ایشان را چه از جهت جسمی و چه از روحی مورد آزار و اذیت قرار دادند ، به طوری که حتی مانع گریه ایشان در سوگ پدر بزرگوار خود شدند ، و در نهایت پس از گذشت مدت کوتاهی از عمر مبارک خود به شهادت رسید .
حضرت امیرالمؤمنین (ع) هنگام دفن آن حضرت در رابطه با ظلم و جنایت منافقان ، خطاب به پیامبر (ص) فرمود : ( به زودى دخترت به تو خبر خواهد داد که امتت چگونه بر ظلم به او اجماع کردند ، همه سرگذشت را از او سؤال كن و چگونگى رفتارشان با ما را از او بپرس )([13]).
ای عزیزان :
حضرت فاطمه زهرا (س) برای همه ما الگویی نمونه است بلکه حجتی الهی بر همه ما است ، پس باید از ایشان درس بگیریم و راه و روش او را الگوی خود قرار دهیم ، و همه ما باید حامل رسالت اسلام و مذهب اهل بیت (ع) باشیم و آن را به همه دنیا معرفی کنیم ، و در برابر انحراف و بدعتها و شبهات از آن دفاع کنیم ، نباید کسی بگوید : که این وظیفه حوزه علمیه است ، و به ما مربوط نیست ، این تفکر کاملا اشتباه است ، فرصت برای همه مهیا است که جزء مدافعان دین باشند البته در چهارچوبی که مرجعیت بزرگوار با توجه شرایط زمانه تعیین می کند .
این حدیث شریف نبوی همه شما را دعوت می کند تا جزء حامیان دین و مدافعان آن باشید ، البته بعد از اینکه خود را مهذب ساختید و علوم و معارف دینی را آموختید که شما را برای ادای این وظیفه مبارک آماده می کند ؛ زیرا روایت بیان شده این وظیفه مهم – تبلیغ و دفاع از دین – را به شخص ، گروه و یا قشر خاصی مانند طلاب حوزه علمیه محدود نکرده است ، بلکه افرادی را که حامی دین و مبلغ آن هستند اینگونه توصیف کرده که در هر قرنی حضور دارند ، پس باید تلاش کنید که در زمره این افراد قرار بگیرید و خود را به کاروانی که حضرت زهرا (س) آن را بر طبق روش پیامبر (ص) و امیرالمؤنین (ع) هدایت می کند ، برسانید .
این فرصت در زمان کنونی ما بیشتر مهیا شده است ، زیرا پیشرفت چشمگیر تکنولوژی امکان کسب معلومات و انتقال آنها به هر نقطه از عالم را بسیار آسان كرده است ، علاوه بر این امروزه حجت بر همه برای هدایت و بیدار ساختن دیگران تمام شده است ؛ زیرا وظیفه حامیان و مبلغان دین امروزه به دعوت غیر مسلمانان برای هدایت به اسلام و یا دعوت از پیروان دیگر مذاهب اسلامی به سوی مذهب اهل بیت محدود نشده است ، بلکه بدعتها ، انحرافات ، تخلف و شبهات در داخل خود مکتب اهل بیت (ع) نیز انتشار پیدا کرده است ، و همچنین افرادی نا اهل و غیر صالح با ادعاهای دروغین و باطل ، خود را در جایگاه رهبری و هدایت مردم قرار داده اند ، و در ترویج آن از پول ، رسانه ، مکر و نیرنگ و دیگر روشهای فریب دهنده استفاده می کنند.
ائمه معصومین (ع) ویژگی های کلی رهبران و مراجعی که مردم باید از آنها تبیعت کنند را در احدایث مختلفی بیان کرده اند ، یکی از این احادیث روایتی از حضرت امام صادق (ع) است که به نقل از جد خود امیرالمؤمنین (ع) می فرماید : خدا را به خدا بشناسيد! و رسول را به رسالت، و اولوالأمر را به امر به معروف و عدل و احسان بشناسید)([14]).
دقت کنید کسی که به او در کارهای دین و دنیا مراجعه می کنید ، کسی باشد که حامل رسالت الهی و مدافع آن باشد ، امر به معروف ، عدالت و نیکوکاری بکند و از آنها در برابر انحراف ، تأویل و بدعت دفاع کند .
در روایتی از امام صادق (ع) آمده که می فرماید : رسول خدا (ص) فرمود: ای مردم!شما در مسير سعادت نشانههايى داريد، پس آنها را دنبال کنید و مقصد و نهايتى داريد بكوشيد تا بدان برسيد)([15]).
از خداوند متعال مسئلت دارم که ما و شما را به آنچه دوست دارد و مورد رضایت اوست موفق بدارد .
1- سخنان حضرت آیت الله العظمی یعقوبی (دامت برکاته) در میان تجمع دهها هزار نفری عزادران در میدان ثوره العشرین در نجف اشرف قبل از آغاز حرکت نمادین تشیع پیکر حضرت زهرا (س) در سالروز شهادت ایشان در روز یک شنبه سوم جمادی الثانی 1434 مصادف با 14/4/2013.
2- رجال کشی: 2، وهمچنین برقی در کتاب محاسن مانند این روایت را نقل می کند (ببینید علم خود را از چه کسی می گیرید ، همانا در هر نسلی عالمان وارسته ای هستند که تحریف غلو کنندگان و تاویل جاهلان را از بین می برند ) ، (بحار الأنوار: 2/92 ، بصائر الدرجات:1/30، فصل 6، ح 7).
3- بحار الأنوار: 2/82.
4- بحار الأنوار: 2/96، ح 39.
[5] - بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً (كهف: 50).
[6] - وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِيناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (آل عمران : 85).
[7] - وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ (اعراف:96).
[8] - إن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ (إبراهيم : 8) .
[9] - ألاَ فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ (توبه : 49).
[10] - لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ (أنعام:67).
[11] - سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ (هود : 39).
[12] - خطبه حضرت زهرا (س) .
13- نهج البلاغة: خطبة 202.
14- أصول كافی، ج1، كتاب توحيد، بخش: أنه لا يعرف إلا به، ح1.
15- بحار الأنوار: 2/99، ح52.