حضرت زهرا (س) امت را برای شناخت رهبران خود بیدار می کند
حضرت زهرا (س) امت را برای شناخت رهبران خود بیدار می کند([1])
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمين وصلى الله على سادة الخلق أجمعين أبي القاسم محمد وآله الطاهرين.
در روایت مشهوری آمده که ( مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رفتند بیدار میشوند) ([2])، یعنی ممکن است در ظاهر مردم را در حال فعالیت های مختلف ببینی ، لکن با این وجود در خواب بسر می برند ، خواب غفلت از حقیقت وجودی خود ، و آنچه که از آنها خواسته شده و هدفی که باید به دنبال تحقیق آن باشند ، و آنچه که پس از مرگ منتظر آنها است ، و سعادت و شقاوتی که به آن دست پیدا می کنند ، هنگامی که می میرند متوجه این غفلت خود می شوند ، و با عدم آمادگی خود برای زندگی دائمی جدید مواجه می شوند ، زندگی ای که هیچ کس با هر ادعایی که داشته باشد نمی تواند حقیقت آن را دریابد ، مگر کسانی که خداوند متعال معرفت آن را به آنها داده است ، در این هنگام است که انسان دچار حیرت و سرگردانی می شود ، و احساس ندامت و پشیمانی پیدا می کند ، آنچنان که امیرالمؤمنین (ع) می فرماید : ( با سکرات مرگ و حسرت از دست دادن فرصت ها مواجه می شوند)([3]) ، خداوند متعال در این مورد می فرماید : {و سكرات مرگ به راستى در رسيد اين همان است كه از آن مى گريختى * و آن گاه در صور بدمند این است روز تهدید * و هر نفسی را فرشتهای (برای حساب به محشر) کشاند و فرشتهای (بر نیک و بدش) گواهی دهد * و تو از این (روز سخت مرگ) در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید}[4].
تو در دنیا غافل از این همه حوادث و عواقب بودی ، و آنچنان سرگرم کار و ثروت و تفریح و لهو و لعب و رقابت با دیگران بودی که نتوانستی خود را برای این روز آماده کنی ، با مرگ پرده غفلت از چشمانت برداشته شد و پس از برداشته شدن حجابها اکنون می توانی با چشم بصیرت حقیقت امر وعاقبت خود را ببینی ، آنچه را که در دنیا حقیقت می پنداشتی اکنون آن را خیالی بیهوده می بینی و خود را همانند کسی می بینی که به دنبال سراب بوده است ، و آنچه را که حقیقت نمی پنداشتی و خود را برای آن آماده نکرده ای– یعنی مرگ و حوادث روز قیامت – اکنون آن را حقیقتی ثابت می بینی . { آنچه تصورش را نمیکردند از جانب خدا بر ايشان آشكار مى گردد }[5].
با دقت در این آیه شریفه ، به این نتیجه خواهیم رسید که این حقایق در دنیا نیز موجود بوده اند ؛ چرا که غفلت همواره از امری موجود صورت می گیرد ، لکن انسان این حقایق را با چشم مادی خود نمی تواند ببیند ، بلکه به چشم بصیرت و قلبی پاک نیاز دارد ، زیرا هنگامی که حجاب غفلت و قساوت بر قلب او چیره شود ، قلب او دیگر نمی تواند همچون آیینه ای صاف حقایق موجود در لوح محفوظ را منعکس کند .
در کتاب غرر الحکم به نقل از امیرالمؤمنین (ع) آمده که می فرمایند : (بيدارى چشم ها با وجود غافل بودن دل ها سودى ندارد) ، عبارت [لَقَد كُنتَ في غَفلَةٍ] شامل کسانی نمی شود که به بالاترین مراتب معرفت دست یافتند و حجاب جهل و غفلت از چشمان آنها برداشته شده است ؛ زیرا اینان غافل نیستند و حقایق عالم دیگر را می بینند و در مورد آن سخن می گویند مانند رسول خدا (ص) ([6]) ، امیر المؤمنین (ع) نیز همین معنای آیه شریفه را به کار می برد هنگامی که می فرماید : (گر پرده برداشته شود، بر يقين من چيزى افزوده نمىگردد)([7]) ؛ زیرا ایشان نسبت به این حقایق غافل نبوده و آنها را نزد خود حاضر می دید .
غفلت – و همچنین فراموشی – هر چند که بر حسب ظاهر امری خارج از اراده انسان است ، ولی در واقع این خود انسان است که باعث آن می شود ، هنگامی که انسان مراقبت لازم را از اعمال خود نداشته باشد و مقدمات غفلت را مهیا کند به طور طبیعی دچار غفلت می شود ، مقدمات غفلت را می توان از طریق ضد آنها شناخت ، یعنی از توصیه هایی که ائمه (ع) برای درمان غفلت به ما کرده اند .
در واقع این خود انسان است که باعث محروم ماندن خود از شناخت حقایق و زندانی شدن در حجاب غفلت می شود ، زمانی که مرتکب کارهایی می شود که او را از خداوند متعال دور می کنند و باعث قساوت قلب او می شوند تا اینکه دیگر قلب نمی تواند معارف حقه را بپذیرد ، از امام حسن (ع) روایت است که می فرماید : ( غفلت آن است كه مسجد را ترك كنى و از مفسد فرمان برى)([8]) ، اینها برخی از مصادیق حاصل شدن غفلت هستند ، از حضرت امام باقر (ع) روایت است که می فرماید : ( از غفلت بپرهيز؛ زيرا كه در آن قساوت قلب است)، همچنین امیرالمؤمنین (ع) در غرر الحکم می فرماید : ( کسی که دچار غفلت می شود قلب او می) (غفلت پیوسته ، بصیرت انسان را کور می کند).
خداوند متعال اینگونه مؤمنان را از غفلت بر حذر می دارد : {اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فرداى خود از پيش چه فرستاده است و باز از خدا بترسيد در حقيقت خدا به آنچه مى كنيد آگاه است * و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او نيز آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند}[9]؛ به همین جهت حضرت امیرالمؤمنین (ع) در توصیف غفلت می فرماید : (غفلت بدترین دشمنان است) ؛ زیرا غفلت باعث گمراهی انسان و عامل شقاوت انسان می شود ، ایشان (ع) همچنین می فرمایند : ( وای بر حال کسی که غفلت بر او غلبه کند ، کوچ کردن ( از این دنیا) را فراموش کند و خود را آماده نکند).
از این رو شارع مقدس همواره سعی دارد مردم را پیش از دیر شدن از خواب غفلت بیدار کند ، خداوند متعال می فرماید : {آيا براى كسانى كه ايمان آورده اند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم گردد و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و انتظار بر آنان به درازا كشيد و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند}[10]، حضرت امیرالمؤمنین (ع) در غرر الحکم می فرماید : (با بیداری به جنگ غفلت بروید) (آيا كسى نيست كه پيش از پايان عمر از خواب غفلت بيدار شود؟) ( درد سستی دل خود را با تصمیم قاطع درمان کن و با بیداری خواب غفلت را از چشمان خود دور کن ).
پیشوایان ما چگونگی بیدار شدن از خواب غفلت را برای ما بیان کرده اند ، یکی از راههای از بین رفتن غفلت تلاوت قرآن و انجام اعمال صالح است ، هر چند که این اعمال در حد نیت باشند و به مرحله عمل نرسند ، از پیامبر اکرم (ص) روایت است که می فرماید : (اى ابوذر! قصد كار نيك كن هرچند انجامش ندهى، تا از غافلان نوشته نشوى)[11]، همچنین رسول خدا (ص) می فرماید : (کسی كه ده آيه در يک شب بخواند، از گروه گمراهان خارج خواهد شد و هر كس پنجاه آيه بخواند در زمره ذاكرين نوشته می شود)([12])، از دیگر راههای از بین رفتن غفلت رعایت تقوای الهی و یاد خداوند متعال است ، حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید : ( شما را به رعایت تقوای الهی دعوت می کنم .. با تقوا خواب خود را به بيدارى، و روزتان را با آن سپرى) ، حضرت (ع) در غرر الحکم می فرماید : (با پيوسته به ياد خدا بودن است كه پرده غفلت كنار مى رود) ، همچنین یاد مرگ و شنیدن موعظه و مطالعه کتابهایی که یاد آخرت را در دلها زنده می کنند از راههای تأثیرگذار در از بین رفتن حجاب غفلت است ، حضرت امیر المؤمنین (ع) می فرماید: (شما را به یاد مرگ سفارش می کنم و اینکه از آن کمتر غفلت کنید) ، و همچنین می فرماید : (موعظه باعث از بین رفتن غفلت می شود) (غافلترین مردم آن کسی است که از تغییرات و تبدّلاتی که در عالم به وجود میآید ، پند نگیرد)([13])، ترک کارهای بیهوده و مشغول شدن به کارهای مفید و مداومت بر نماز و مواظبت بر خواندن آن در اول وقت خصوصا در هنگام فضیلت از جمله عوامل دیگر است که در از بین رفتن حجاب غفلت تأثیر گذار است ، حضرت امیر المؤمنین (ع) می فرماید : ( اگر طالب پیروزی هستید پس غفلت و کارهای بیهوده را کنار بگذارید و با جدیت و پشتکار تلاش کنید ) ، حضرت می فرماید : (هر شخص با ايمانى كه بر نماز واجب مواظبت ورزد و آن ها را در وقتشان بخواند، از غافلان نخواهد بود ) ، در دعاهای شریفه بسیاری از خداوند متعال درخواست بیداری از غفلت شده است ، در دعای روز اول ماه رمضان آمده که (اللهم نبهني من نومة الغافلين ) یعنی خدایا مرا از خواب غافلان هوشیار ساز .
ای برادران مؤمن :
غفلت از خداوند متعال ، غفلت دیگری به دنبال خود خواهد داشت که خطر آن از غفلت اولی کمتر نیست ، و آن عدم هدایت به سوی حجت منصوب از طرف خداوند است ؛ زیرا همانطور که در دعای معروف آمده (خدایا حجّتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم) ، این غفلت باعث گمراهی در دین می شود ، حضرت امام حسین (ع) در این رابطه می فرماید : (معرفت خدا همان معرفت اهل هر زمان نسبت به امام خود است).
خطرناکترین خوابی که هنگام مرگ حقیقت آن برای انسان روشن می شود ، خواب غفلت از شناخت راهی است که انسان را به سوی معرفت خداوند و صراط مستقیم هدایت می کند ، در دعای ندبه می خوانیم : ( و فرمودی : برای تبلیغ رسالت از شما مزدی نمی خواهم ، مگر اینکه کسی بخواهد به سوی خدا راهی را برگزیند ، که راه به سوی تو و قرارگاه رسیدن به رضایت تو اهل بیت هستند).
غفلت از رهبری بر حق امت ممکن است به صورت غفلتی کامل همراه با تبعیت از دشمنان ایشان باشد ، مانند کسی که از معاویه و یزید و هم کیشان آنها تبعیت می کند و با ائمه معصومین (علیهم السلام ) دشمنی می کند ، و یا اینکه به صورت انحرافی نسبی باشد که در پی آن افراد غیر صالح و ناکارآمد در ادای مسئولیتهای خویش انتخاب شوند .
برحسب نوع و درجات غفلت ، آثار مترتب بر آن و مقدار دوری از خداوند متعال متفاوت خواهند بود ، هر چند که راه حق وصراط مستقیم یکی است ، لکن راههای انحرافی و گمراه کننده متعدد خواهند بود ، {آيا كسى كه به سوى حق رهبرى مى كند سزاوارتر است مورد پيروى قرار گيرد يا كسى كه راه نمى نمايد مگر آنكه خود هدايت شود شما را چه شده چگونه داورى مى كنيد}[14]، { بعد از حقيقت جز گمراهى چيست پس چگونه از حق بازگردانيده مى شويد}[15].
ای برادرانی که به خاطر محبت به حضرت زهرا (س) و یاری ایشان در کنار هم جمع شده اید :
حضرت صدیقه طاهره (س) هنگام رفتن به مسجد نبوی رغبتی در خروج از خانه نداشت ؛ چرا که ایشان در پاسخ به سؤال پدر بزرگوارشان (ص) در مورد بهترین چیز برای زنان ، فرمود : ( اینکه نه مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند ) ، و هنگامی که با امیرالمؤمنین (ع) ازدواج کرد و به خانه ایشان وارد شد ، رسول خدا (ص) در تقسیم کارها میان آنها آنچه که مربوط به داخل منزل بود را بر عهده فاطمه (س) گذاشت و آنچه که مربوط به بیرون منزل بود را بر عهده علی (ع) قرار داد ، حضرت فاطمه (س) از این تقسیم کار بسیار خوشحال شد و فرمود : (خدا می داند كه من چقدر از اين تقسيم كار خوشحال شدم ؛ که رسول خدا (ص) مرا از اختلاط با مردان معاف کرد)([16]).
با این وجود ایشان برای ادای وظیفه خود در بیدار ساختن امت پدر خویش (ص) که در خواب غفلت بسر می بردند و به وصیت رسول خدا (ص) عمل نکردند ، از خانه خود خارج شد ، تا حجاب غفلت را از جلوی چشمان آنها کنار زند و آنها را از روزی که پرده ها کنار زده می شود بر حذر دارد ، و لزوم پیروی از امیرالمؤمنین (ع) را به آنها یادآوری کند ، سخنان ایشان همچون صاعقه ای بر سر آنها فرود می آمد ، مانند این سخن حضرت (س) : (ای مسلمانانی که خیلی سریع به سوی گفتههای باطل رفتید و در مقابل کار زشتی که زیانبار است، چشم خود را بر هم گذاشتید، آیا در قرآن تدبر نمیکنید یا آنکه بر دلهای شما قفل زده شده؟ بلکه این کارهای زشت شماست که سبب شد دلهای شما را زنگار بگیرد و چشم و گوش شما بسته شود. تاویل بدی کردید و آنچه در عوض گرفتید شر است. بخدا سوگند بار سنگینی را به دوش گرفتید و عاقبت آن وخیم است، زمانی که پرده کنار رود آن وقت سختیهای پشت آن ظاهر میشود و از ناحیه پروردگار چیزهایی بر شما روی میکند که گمانش را هم نمیبرید ، در آنجاست که زیان کار آنهایی خواهند بود که راه باطل را طی کردند).
حضرت زهرا (س) صفات کسی که مستحق امامت و رهبری امت است را از طریق زنان انصار که به دیدار ایشان آمده بودند برای امت اسلامی بیان فرمودند : ( وای بر آنان! چرا حق را در جای خود قرار ندادند و خلافت را از پایه های نبوّت دور داشتند ، و از سرایی که محل نزول جبرئیل بود، به دیگرسرا بردند و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند؟! به هوش! که زیانی بس بزرگ است! چه چیزی سبب گردید تا از ابوالحسن، علی (ع) عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمی شناخت . دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد . دیدند که او چگونه بر آنها می تازد و آنان را به وادی فنا می افکند ، و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی می گذارد . به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود.
به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار حق منحرف شده ، و از قبول دلایل و حجتهای روشن و مبین، امتناع می نمودند، آنان را به راه مستقیم، رهنمون می شد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری می نمود.
[به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای نمی فشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او می دادند]، علی آن را به سهولت راه می برد و این شتر را به سلامت به مقصد می رساند، آن گونه که حرکت این شتر رنج آور نمی شد.علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت می کرد ، که آب از اطرافش سرازیر می شد و هرگز رنگ کدورت به خود نمی گرفت.
او آنان را از این آبشخور سیراب به در می آورد. علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش می داشت. [او اگر بر مسند می نشست]، هرگز بهره ای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمی داد ،و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمی کرد، به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید.
(در آن هنگام)، مرد پارسا از شخص دنیا پرست بازشناخته می شد و راستگو از دروغگو متمایز می گشت، {در این صورت، ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده می شد ولی خداوند به زودی، آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد}[17] .
و ایشان را نسبت به عاقبت کار خود در مورد اینکه رهبری امت را به نااهلان سپردند ، برحذر داشت ، حضرت (س) فرمود : ( به جان خودم سوگند که نطفۀ این، بسته شده است. [و شتر این فتنه، آبستن شده به همین زودی خواهد زایید] انتظار بکشید تا این فساد در پیکر اجتماع اسلامی منتشر شود. سپس، از پستان شتر خون و زهری که زود هلاک کننده است، بدوشید. {در اینجاست که پویندگان راه باطل زیان بینند}[18]، مسلمانانی که در پی خواهند آمد، درمی یابند که احوال مسلمانان صدر اسلام چگونه بوده است. قلبتان با فتنه ها آرام خواهد گرفت. بشارتتان باد به شمشیرهای کشیده و بُرّا، و حمله جائر و متجاسر ستمکار و درهم شدن امور همگان و خود رأیی ستمگران! غنایم و حقوق شما را اندک خواهند داد ، و جمع شما را با شمشیرهایشان دور خواهند کرد. و شما جز میوه حسرت برداشت نخواهید نمود. کارتان به کجا خواهد انجامید؟در حالی که «حقایق امور بر شما مخفی گردیده است. آیا شما را به کاری وادارم که از آن کراهت دارید؟»[19].
همین رویه را فرزندان معصوم (ع) ایشان نیز در پی گرفتند ، و مردم را بیدار می کردند و به سوی امام برحق هدایت می کردند ، در نامه ای که حضرت امام حسین (ع) برای مردم کوفه توسط پسرعموی خویش مسلم ابن عقیل فرستاد ، می فرماید : (به جانم سوگند! امام و پیشوا تنها کسى است که به کتاب خدا عمل کند و عدل و داد را بر پا دارد، دین حق را پذیرفته و خود را وقف راه خدا کند)([20]). و مردم را در واقعه کربلا از تبعیت رهبران گمراه و منحرف و ترک ائمه حق و هادیان امت که یاری آنها بر همه لازم و ضروری است ، بر حذر داشت ، آن حضرت (ع) در این رابطه می فرماید : ( ای مردم! هلاک و اندوه بر شما باد که با آن شور و شعف زايد الوصف ما را خوانديد تا به فرياد شما برسيم، و ما شتابان برای فریادرسی شما آمديم، ولی شما شمشيری را که خود در دست شما نهاده بوديم به روی ما کشيديد، و آتشی که ما بر دشمن خود و دشمنان شما افروخته بوديم براي ما فروزان کرديد! و در جنگ با دوستانتان، به ياری دشمنانتان برخاستيد! با اينکه آنان در ميان شما نه به عدل رفتار کردند و نه اميد خيری از آنان داريد و بدون اينکه از ما امری صادر شده باشد که سزاوار اين دشمنی و تهاجم باشيم. وای بر شما! چرا آنگاه که شمشيرها در غلاف و دلها آرام و خاطرها جمع بود ما را رها نکرديد؟! وای بر شما! چگونه این زنازادگان را حمایت میکنید و ما را تنها میگذارید؟ ای گروه کفران پيشه! بخدا سوگند پس از من چندان زمانی نخواهد گذشت مگر بهاندازهای که سوارکار بر اسب خویش سوار شود ، و شما را به دور آسیاب حوادث بچرخانند، و مانند مدار سنگ آسیاب نا آرامتان بگذارند ، آنچه را که گفتم عهدی است که پدرم از جدم رسول خدا (ص) گرفته و به من سپرده است)([21]).
زهیر ابن قین هنگامی که در روز عاشورا در برابر سپاه امویان قرار گرفت در سخنان خویش به همین نکته اشاره داشت : ( شما از آن دو – یعنی یزید بن معاویه و عبید الله بن زیاد – در دوران حکومتشان چیزی جز بدی نخواهيد دید ، چشمهایتان را کور خواهند کرد و دست و پاهایتان را قطع خواهند کرد ، بدنهایتان را مثله کرده و بر بالای درخت آویزان خواهند کرد ، و بزرگان و قاریانتان مانند حجر بن عدی و یاران او و هانی بن عروه و امثال او را خواهند کشت)([22]).
این مسأله ای است که در آن زمان حاصل شده و در هر زمانی حاصل می شود و تا به امروز نیز ادامه داشته است ، به طوری که مردم از سلطه نااهلان و ریاست آنها چیزی جز فتنه ها ، گمراهی ، درگیری های مرگبار ، تحریف چهره اسلام ، تضعیف روحیه دینی در میان مردم که باعث کاهش تعداد دینداران شده است ، کند کشدن حرکت اسلام در هدایت بشریت ، محروم شدن مردم از ثروتهای معنوی ، بردگی مردم و به یغما بردن ثروتهای امت و به هدر رفتن آنها در جهت منافع و مصالح سلطه گران و دیگر فجایع بزرگی که گریبانگیر امت شده است .
ای یاران حضرت زهرا (س) ...
ما امروزه شاهد شکوفایی نهضت مبارک فاطمیه و پیروزی آن هستیم ، به طوری که پس از گذشت چهارده قرن از تلاش فقهای دربار در جهت تسلیم شدن مردم در برابر اراده حاکمان که خود را امیرالمؤمنین می نامند ، و مجبور ساختن مردم در تبعیت از آنان به این دلیل كه مقصود از اولی الأمر در آیه شریفه {اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر و اولی الامر خود را نيز پیروی كنيد}[23] همین حاکمان هستند ، و قیام در برابر آنها را هر چند که غرق در فسق و فجور باشند حرام کردند به طوری که در مورد امام حسین (ع) گفتند که ایشان ( با شمیشر جد خود کشته شد ) تنها به این دلیل که ایشان برای اصلاح امت و جلوگیری از انحراف مسیر حرکت حاکمان قیام کردند .
حضرت زهرا (س) نیز از همان روز اولی که امت دچار انحراف شد در برابر آن ایستاد و به آگاه سازی امت و هدایت آنها به سوی امام بر حق پرداخت ، و به آنها متذکر شد که رهبری با ادعا حاصل نمی شود بلکه نیاز به وجود صلاحیتها و توانایی هایی است که خداوند متعال آنها را می خواهد ، لکن تحریف حقایق که فقهای دربار در طول قرنها انجام داده اند باعث رسوخ پیدا کردن این عقیده در ذهن پیروانشان شده که هر کس توانست به قدرت دست پیدا کند هر چند که از طریق شمشیر و اجبار و یا کودتا باشد ، سایه خدا در زمین و خلیفه او خواهد بود ، و خداوند متعال به ما دستور داده که از ایشان تبعیت کنیم ، هنوز هم عده بسیاری هستند که این حرفها را تکرار می کنند .
ولی امروز مردم منطقه با قیام خود در برابر حاکمان ظالم و دیکتاتور ، این تزویر و تحریف حقایق که از سوی فقهای دربار انجام شده بود را رد کردند ، به طوری که بعضی از این فقها مجبور به همراهی با مردم و تأیید انقلاب آنها شده اند ، و بطلان نظریه دشمنان حضرت زهرا (س) یعنی امویان و عباسیان و امثال آنان اثبات شد ، و همه – خواسته یا ناخواسته – به درستی خواسته حضرت زهرا (س) در رابطه با قرار دادن زمام امور به اهل آن ایمان آوردند .
البته پیروزی بسیار بزرگتر از آن است ؛ زیرا آنچه که در آکادمی های سیاسی در آمریکا و اروپا در جریان است ، ناکامی نظریات آنها در رابطه با حکومت است ؛ چرا که اساس یک حکومت باید بر پایه عدالت باشد و هدف از آن توزیع عادلانه حقوق در میان مردم است ، که هیچ یک از سیستم های حکومتی که توسط بشر پایه گذاری شده نتوانسته این هدف را محقق سازد ، در ابتدا نظام دیکتاتوری با شکست مواجه شد ؛ زیرا همه امتیازات و حقوق مردم در دستان یک شخص قرار می گرفت و او آنطور که دوست داشت رفتار می کرد ، پس از آن دموکراسی شکل گرفت که آن را بزرگترین یافته بشر در رابطه با حکومت می دانستند ، ولی این نظام حکومتی نیز به سرعت ناکارآمدی خود را نشان داد ؛ زیرا مصالح و منافع اکثریت مردم را در نظر می گرفت و حقوق اقلیت را ضایع می کرد و در نتیجه نتواست عدالت را محقق کند ، بعد از آن نظریه شراکت در حکومت مطرح شد ، که بطلان آن به سرعت روشن شد ؛ زیرا باعث فساد ، تقسیم مناصب بین افراد غیر اصلح و کنار گذاشته شدن افراد پاک دست و دارای تخصص می شد ، و در پی آن مؤسسات دولتی در کارزار درگیری های سیاسی و منافع احزاب از بین رفت .
وامروزه به درستی آنچه که اهل بیت (ع) با دستور خدا به آن سفارش کرده بودند ، ایمان آوردند ، یعنی شخصی که دارای بالاترین ویژگی های انسانی مانند علم و پاک دستی و توانایی در اداره امور است باید در رأس حکومت قرار گیرد و آن را اداره کند ، و این همان چیزی است که ما در مورد رهبری مردم وتصدی این منصب شریف به آن معتقد هستیم و که مصداق آن را در انبیا و ائمه (صلوات الله علیهم اجمعین ) ، و پس از آنها فقهای جامع شرایط برای نیابت از معصوم (ع) هستند .
این آکادمی های سیاسی نسبت به درستی مذهب اهل بیت (ع) در رابطه با حکومت و سلطه اذعان کرده اند و شیعیان را موظف به بیان این حقایق و رساندن آنها به جهانیان می دانند ، زیرا اگر بشریت آنها را به درستی بفهمد حتما به آن ایمان خواهد آورد .
این یکی از بزرگترین مسئولیتهایی است که امروزه باید آن را انجام دهیم ؛ چرا که جنگ بین حق و باطل در طول تاریخ در مسأله حاکمیت و قانونی که باید بر اساس آن در زمین حکمرانی شود ، تجلی یافته است ، خداوند متعال می خواهد که حق و عدالت در زمین حاکم شود و افراد صالح رهبری مردم را بر عهده بگیرند ، در حالی که اولیای شیطان و پیروان هواهای نفسانی و تشنه گان رسیدن به قدرت به دنبال رسیدن به منافع خود و سلطه بر دیگران هستند ، این دو جبهه در طول تاریخ در برابر هم قرار گرفتند ، حضرت امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ به شخصی که در واقعه صفین به ایشان گفت : تو به عراق بازگرد و ما به شام باز می گردیم .. ، فرمود : ( مى دانم كه اين سخن تو از روى خيرخواهى و دلسوزى است ... خداوند تبارك و تعالى راضى نمى شود كه در زمين نافرمانى شود و دوستان او خاموش بنشينند و دم بر نياورند و امر به معروف و نهى از منكر نكنند. بنابراين، من جنگيدن را آسانتر از قرار گرفتن در غل و زنجیرهای دوزخ يافتم ) ([24]).
در امتداد همین تقابل است که حضرت زهرا (س) وارد مسجد پدر خود شد و با مسلمانان سخن گفت و با ادله کوبنده خود آنها را محکوم ساخت ، و در جهت ادای این وظیفه بود که حضرت امام حسین (ع) به سمت کربلا حرکت کرد و در جاهای مختلف هدف خود را برای مردم بیان کرد و به مردم گوشزد می کرد که برای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امت جدم از انحراف قیام کرده ام ، ایشان در این رابطه می فرمایند : (اى مردم! پیامبر خدا (ص) فرمودند: «هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند; و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیاندازد) ([25]). همچنین فرمود : (محلّ و مجرای اُمور و أحكام ، بدست علمای بالله است ، كه بر حلال و حرام او أمين هستند) ، سپس در ادامه فرمود : ( خداوندا! تو مى دانى که آنچه از ما (در طریق تلاش براى بسیج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلکه هدف ما آن است که نشانه هاى دین تو را آشکار سازیم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا کنیم تا بندگان مظلومت آسوده باشند و فرایض و سنّت ها و احکامت مورد عمل قرار گیرد . اگر شما دست به کار نشوید و ما را کمک نکنید، باطل را یاری کرده اید و نتیجه اش این می شود که نور نبوّت خاموش خواهد شد ، و همانا كه خدا ما را کافی است و به او توکل می کنیم و بازگشت همه ما به سوی اوست ) ([26]).
پس خوشا به حال شما که ادامه دهنده راهی هستید که حضرت زهرا (س) آن را پایه ریزی کرد ، و از زمانی که حضرت زهرا (س) را شناختید حق را نیز شناختنید و به آن متمسک شدید ، از این نعمت الهی مراقبت کنید ، و مواظب باشید که غفلت شما را از شناخت رهبران حقیقی خود که هدایتگر شما به سوی سعادت و رضای خداوند متعال هستند ، منع نکند {و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت می کردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيک و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند}[27].
1- سخنان آیت الله العظمی یعقوبی (دامت برکاته) در جمع زائران حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) که در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در روز شنبه سوم جمادی الثانی 1432 مصادف با 7/5/2011 ايراد گردید.
2- علامه مجلسی (قدس سره) این روایت را در کتاب بحار الانوار (4/43 و50/134) به رسول خدا (ص) منسوب می کند ، و ابن میثم بحرانی در کتاب شرح صد سخن از امیرالمؤمنین (ع) در سخن دوم این روایت را به امیرالمؤمنین (ع) منسوب می کند ولی منبع آن را ذکر نمی کند ، شاید سخن مشهوری است که از روایت معصومین (ع) برگرفته شده است و یا اینکه از این سخن امیر المؤمنین (ع) برگرفته شده است که می فرماید : ( اهل دنیا همچون سوارانی هستند که آنها را می برند در حالی که خواب هستند ) (نهج البلاغه، ج4).
3- نهج البلاغه، خطبه 109.
[4] - وَجَاءتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ، وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ، وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ، لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ (ق:19-22).
[5] - وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (زمر:47).
6- شواهد بر اين مدعا بسیار است مانند سخن گفتن پیامبر (ص) با کشته شدگان جنگ بدر و حکایت پیامبر از فشار قبر سعد بن معاذ و بشارت بهشت برای عبدالله پدر جابر انصاری وغیره .
7- مناقب آل أبي طالب ، ابن شهرآشوب:1/317.
8- بحار الأنوار: 78/115.
[9] - يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ، وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (حشر:19).
[10] - أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ (حديد:16).
11- بحار الأنوار: 77/88.
12- أصول كافي، كتاب فضل القرآن، بخش ثواب قرائت قرآن ، ح5.
13- بحار الأنوار: 77/112.
[14] - أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (يونس:35).
[15] - فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ (يونس:32).
16- بحار الأنوار: 43/81.
[17] - وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ. (اعراف :96).
[18] - وَخَسِرَ هُنَالِكَ المُبطِلُونَ. (غافر:78) .
[19] - أنُلزِمُكُموهَا َوأَنتُم لَهَا كارِهُونَ؟ (هود: 28).
20- مقتل حسين (ع) ، سيد مقرّم:165.
21- مقتل حسين ، سيد مقرم: 286-288.
22- مقتل حسين ، سيد مقرم: 283.
[23] - يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ (نساء:59).
14- نهج السعاده: 2/226.
25- مقتل الحسين (ع) سيد مقرم: 218.
26- تحف العقول:172.
[27] - وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ (أنبياء:73).