مشارکت زن در مهمترین مسائل جامعه در کنار مرد (به عنوان مثال حضرت فاطمه زهرا (س))

| |زمان مطالعات : 391
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

مشارکت زن در مهمترین مسائل جامعه در کنار مرد

(به عنوان مثال حضرت فاطمه زهرا (س))

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم سید صالح حلی می گوید:

قد ورثت زينب من أمّها

 

كلّ الذي جرى عليها وصارْ


                 ( زینب کبری هر آنچه که بر مادرش پیش آمده را به ارث برده است )

وزادت البنت على أمها

 

من دارها تُهدى إلى شرّ دارْ

      ( هر چند که زیاده بر مادر خود، از خانه خود به سوی بدترین خانه به اسارت برده شد )

 

و همچنین مرحوم سید رضا هندی می گوید:

بأبي التي ورثت مصائب أمها

 

فغدت تقابلها بصبر أبيها

(دختری که مصیبتهای مادرش را به ارث برده ... در مقابل آنها با صبر پدر خویش ایستادگی می کند)

لم تلهو عن جمع العيال وحفظهم

 

بفراق إخوتها وفقد بنيها

        ( در فراق برادران و فرزندان خویش لحظه ای از مراقبت از اهل و عیال غافل نشد )

حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم پس از مادر خود حضرت زهرا (س) سرور زنان عالم ، صرفا یک سری مصیبتهای متعارف را به ارث نبرده است ، بلکه از مادر خود مواضع تاریخی را به ارث برده که شجاعترین و با شهامت ترین مردان هم توان تحمل آنها را ندارند .

حضرت فاطمه (س) مونس و همدم پدر خود (ص) در سختی ها و مشکلات بود.  به طوری که رسول خدا (ص) در طول دوران رسالت خویش هنگام سختی ها به نزد فاطمه می آمد ، و فاطمه غم های پیامبر (ص) و سنگینی بار مشکلات ایشان را کاهش می داد ،  حضرت زینب نیز پس از مادرش صدیقه طاهره برای پدر خود امیر المؤمنین (علیه السلام) و برادر خود امام حسین و فرزند او حضرت سجاد (علیهم السلام) نیز اینگونه بود .

حضرت فاطمه به صورت اجباری همراه با پدر خویش (ص) از مکه مهاجرت کرد و او را وادار کردند که موطن و نزدیکان خود را ترک کند ، حضرت زینب نیز همراه برادر خویش (ع) به دلیل ظلم یزید و تهدید امام به قتل ، از مدینه به سوی مکه و از آنجا به عراق مهاجرت کرد .

حضرت زهرا (س) همراه با پدر خویش (ص) در جنگهای احد و احزاب مشارکت داشت و زخم های پدر خود را مداوا می کرد ، و ذوالفقار  شمشیر امیر المؤمنین (ع) را از آثار خون پاک می کرد ، حضرت زینب (س) نیز در کربلا همراه با برادر خود (ع) حاضر بود ، و در کربلا دید آنچه را که نباید ببیند .

حضرت زهرا (س) برای دفاع از امام خود امیر المؤمنین (ع) و احقاق حق او  در مسجد نبوی (ص) حاضر شد ، و برای اصلاح مسیر امت و حمایت از دین و جلوگیری از انحراف همه تهمتها را با ادله ای محکم و قاطع رد کرد ، حضرت زینب (س) نیز در کوفه و شام و در تمام مراحل اسارت سخنرانی های کوبنده ای را جهت رسوایی مدعیان خلافت مسلمین ایراد فرمود ، کسانی که از انجام ظالمانه ترین جنایات و هتک حرمت بزرگترین مقدسات که یکی از آنها قتل ریحانه رسول خدا (ص) بود ، هیچ ابایی نداشتند .

وجوه مشترک زیادی بین این دو بانو وجود دارد ، ولی آنچه که بر حضرت زینب (س) وارد آمده بسیار سخت تر و دردناکتر از آن چیزی است که بر حضرت زهرا (س) وارد آمد ؛ چرا که حضرت زهرا (س) در لباس اسارت از شهری به شهر دیگر منتقل نشد تا در برابر بدترین خلق خدا قرار گیرد ، بلکه حرمت آن حضرت هنگام ورود به مسجد نبوی (ص) حفظ شد ، و خیمه های او را آتش نزدند تا آواره بیابان شود ، و دیگر مصیبتهایی که غم بزرگی را بر دل اهل بیت (ع) بر جای گذاشت .

نقشی که حضرت زهرا (س) آن را ایفا کرد هیچ کس حتی امیرالمؤمنین (ع) نمی توانست آن را ایفا کند ؛ چرا که در آنصورت دشمنان او خواهند گفت که علی جوان جویای نامی است که به دنبال رسیدن به قدرت و اعمال نفوذ بر بزرگان قوم خویش است و با این کار بر حقیقت سرپوش می گذاشتند و مردم را گمراه می کردند ، اما حضرت زهرا (س) مبرا از هر گونه تهمت و اشکال بود ، در واقع اگر نهضت مبارک فاطمی اتفاق نمی افتاد هیچ گاه حق امیرالمؤمنین (ع) و امامت ایشان بعد از رسول خدا (ص) ثابت نمی شد .

و به همین شکل اگر خطبه های رسا و آتشین حضرت زینب (س) نبود ، ارزشهای امام حسین (ع) و اهداف قیام او شناخته و منتشر نمی شد ؛ چرا که دستگاه تبلیغاتی امویان بسیار قوی بود و براحتی می توانست حقایق را تغییر دهد ، به طوری که امام حسین (ع) و یاران ایشان را مجموعه از آشوبگران معرفی کردند که بر حاکم خود شورش کرده اند و به دنبال ایجاد آشوب و فتنه بودند و به همین جهت آنها را سرکوب کردند ، و به این ترتیب خونهای پاک آنها در صحرای کربلا بیهوده هدر می رفت ؛ زیرا کسی جز سپاه ظالم اموی در آنجا حاضر نبود تا حقایق را به دیگران منتقل کند .

مساله (امامت) و خلافت بعد از رسول خدا (ص) از بزرگترین ، خطرناکترین و تأثیرگذارترین مسائل جهان اسلام پس از مساله توحید است ، که وظیفه تبیین ، تثبیت پایه ها و اصلاح انحراف ها در آن را دو زن ایفا کردند ، یعنی حضرت فاطمه زهرا (س) سرور زنان عالم و دختر ایشان حضرت زینب (س) عقلیه بنی هاشم .

نتیجه ای که از آنچه بیان شد بدست می آید ، این است که زن می تواند در مهمترین مسائل امت و در بزرگترین چالشهایی که با آن روبه رو است ، هم دوش با مردان نقش خود را ایفا کند ، و صرفا زن بودن نباید توجیهی برای کوتاهی در انجام وظایف باشد ، البته باید دقت کنیم نقشی را که زن ایفا می کند باید متناسب با ویژگی های او باشد .

جامعه امروز ما با مشکلات و چالشهای فراوانی مواجه است ، که نقش زن در مواجهه با آنها می تواند بسیار مهم باشد ، یکی از مسائلی که زن می تواند در آن نقش مهمی را ایفا کند ، مساله تبلیغ احکام شرعی ، نشر معارف اهل بیت (ع) ، امر به معروف و نهی از منکر و آموزش معارف دینی به مردم است ؛ چرا که جهل در میان مردم منتشر شده است و بسیاری از مردم خصوصا زنان نسبت به احکام شرعی اطلاعات کافی را ندارند ، و این وضعیت مطمئنا آن چیزی نیست که خداوند متعال ، پیامبر و اهل بیت ایشان (سلام الله علیهم اجمعین) از ما انتظار دارند . 

زن می تواند بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی را حل کند ،  یکی از این مشکلات اجتماعی مساله طلاق است که در سالهای اخیر به شدت در حال افزایش است ، به طوری که آمار طلاق در بعضی از دادگاه ها به 30 و یا 40 در صد رسیده است ، یعنی تقریبا یک سوم ازدواج ها به طلاق کشیده می شود ، این نتیجه بسیار تأسف باری است ؛ زیرا خداوند متعال به همان اندازه که ازدواج را دوست دارد نسبت به طلاق کراهت دارد ، در روایتی از امام باقر (ع) نقل است  که می فرماید : ( رسول خدا (ص) می فرماید : هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از از ازدواج بنا نشده است ) ([1]) در واقع طلاق ویران کردن محبوبترین بنای خداوند متعال است ، و آثار ناگوار اجتماعی آن بر جامعه و خصوصا کودکان بر کسی پوشیده نیست .

به همین جهت یک حرکت بزرگی باید انجام شود که در آن زنان و مردانی که بدنبال کسب رضایت الهی هستند ، با یکدیگر جمع شوند و بررسی کاملی برای شناخت عوامل افزایش این پدیده ناگوار انجام دهند .  یکی از عواملی که به قبل از ازدواج باز می گردد عدم انتخاب صحیح است ، که علت آن توجه نکردن به ملاکهای حقیقی انتخاب همسر است ، در روایت شریف آمده ( اگر کسی به نزد شما آمد که از اخلاق و تدین او راضی هستید ، او را ازدواج دهید ، در غیر اینصورت در زمین فتنه ایجاد می شود و فساد بزرگی رخ خواهد داد ) ([2]) همچنین روایتی از پیامبر (ص) در مورد انتخاب همسر آمده ، که می فرماید : ( برای مرد پس از قبول اسلام ، هیچ سودی بهتر و برتر از همسری با یک زن مسلمان نیست ، زنی که مرد با دیدن او خوشحال شود ، هنگامی که او را امر کند اطاعت کند و در غیاب شوهر ، حافظ عفت خویش و اموال وی باشد ) ([3]) .

بر همین اساس ازدواج کردن به دلیل داشتن ثروت ، موقعیت خوب و یا زیبایی ظاهری بدون در نظر گرفتن تدین ، اخلاق نیکو ، عفت ، اصالت و خانواده محترم اساس مشکلات است .

بخش دوم عوامل طلاق مربوط به بعد از ازدواج است ، مانند سوء استفاده مرد از قیمومیت خود بر زن و تأثیر پذیری از آداب و رسوم اجتماعی نادرست از قبیل ضرورت سخت گیی بر زن تا حدی که ممکن است باعث ظلم بر زن شود ، اما از طرف زن می تواند عدم تحمل شرایط همسر و درک نکردن وضعیت او باشد ، و یا اینکه بعضی از نکات منفی همسر خود را بیش از اندازه بزرگ کند ، یا اینکه مسائلی که بین او و همسرش پیش می آید را با دیگران در میان بگذارد و باعث دخالت آنها در زندگی مشترک خود شود ، و یا شأن خود را بسیار بزرگتر از همسر خود ببیند و عواملی از این قبیل .

به هر حال مسأله بسیار مهم و خطرناکی است که نیازمند زمان زیادی برای بررسی عوامل و ارائه راه حل برای آنها است ، و نیاز به مشارکت گروهای مختلفی از حوزه های علوم دینی ، قضات ، جامعه شناسان ، روانشناسان ، پزشکان و غیره دارد .

چه مقامی بالاتر از آن است که انسان برای غضب الهی غضبناک شود و با رضایت خداوند متعال، راضی شود {پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من (که پروردگارم) عمل هیچ کس از مرد و زن را بی‌مزد نگذارم}[4] .



74 - وسائل الشيعه، كتاب نكاح، بخشهای مقدمات، فصل1، ح4.

75 - وسائل الشيعه، كتاب نكاح، بخشهای مقدمات، فصل 28، ح1.

76 - وسائل الشيعه، كتاب نكاح، بخشهای مقدمات، فصل 9، ح10.

[4] - فَاستَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُم أنّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنكُم مِنْ ذَكَرٍ أوْ أُنثَى (آل عمران:195).