چهل حديث در فضیلت قرآن و آثار و آداب تلاوت آن

| |زمان مطالعات : 1508
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

چهل حديث در فضیلت قرآن و آثار و آداب تلاوت آن

 

در اينجا به ذكر متون احادیث به همراه انتخاب عنواني مناسب براي مضمون آن­ بسنده مي­كنم، احاديث بر اساس مضمون دسته بندي شده است اما شرح و بيان نكات موجود در آن­ به فرصتي ديگر موكول مي­شود. من حتما عدد چهل را مشخص نمي­كنم، زيرا از اخباري كه به حفظ چهل حديث تشويق مي­كنند، قيد چهل را بدون هيچ زيادتي استنباط نمي­كنيم، پس فزوني آن بهتر است.

1-­ ضرورت آموزش قرآن

از امام جعفر صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: «ينبغي للمؤمن أن لا يموت حتي يتعلم القرآن أو يكون في تعليمه: شايسته است كه مؤمن از دنيا نرود مگر آنكه قرآن را فرا گيرد یا در حال آموختن آن باشد».

رسول خدا (ص) فرمودند: «لا يعذب الله قلباً وعي القرآن: خداوند قلبي را كه قرآن را در خود جاي داده باشد، عذاب نمي­كند».

و همچنين ايشان فرمودند: « خياركم من تعلم القرآن و علّمه: بهترين شما كسي است كه قرآن را فراگيرد و به ديگران نيز بياموزد».

و نيز مي­فرمايند: « حملة القرآن في الدنيا عرفاء أهل الجنة يوم القيامة: حافظان قرآن در دنيا عارفان اهل بهشت در روز قيامت هستند».

و نيز مي­فرمايند: « القرآن غني لا غني دونه و لا فقر بعده: قرآن ثروتي است كه هيچ ثروتي جايگزين آن نشود و پس از آن هيچ فقري باقي نمي­ماند».

و مي­فرمايند: « إذا قال المعلم للصبي: بسم الله الرحمن الرحيم فقال الصبي بسم الله الرحمن الرحيم كتب الله براءة للصبي و براءة لأبويه و براءة للمعلم[1]: هنگامیكه معلم به كودك بگويد: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ و كودك نيز بگويد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ خداوند براي هر يك از كودك، معلم و پدر و مادر او رهايي از آتش را واجب مي­كند.

امام جعفر صادق(ع) مي­فرمايند: « الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البررة[2]: حافظ قرآن و عمل­كننده بهآن همنشين رسولان بزرگ و نيكان است».

2- فراگیری قرآن، بزرگ‌ترین نعمت

پيامبر(ص) مي­فرمايد: « من قرأ القرآن فظنَّ أن أحداً أُعطي أفضل مما أُعطي فقد حقّر ما عظم الله و عظم ما حقّر الله[3]: هر كه قرآن را بخواند و گمان برد به كسي بهتر از هديه او داده شده است، بي ترديد آنچه را خداوند بزرگ مي­داند، كوچك شمرده و آنچه را خداوند كوچك مي­شمارد، بزرگ کرده است».

3- قرآن شفيعي پذيرفته و مدعي راستگو

پيامبر(ص) در حديثي فرمودند: « فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن فانه شافع مشفع و ما حل مصدّق و من جعله امامه قاده إلي الجنة و من جعله خلفه ساقه إلي النار و هو الدليل يدل علي خير سبيل و هو كتاب فيه تفصيل و بيان تحصيل ... إلي أن قال: « لا تحصي عجائبه و لا تبلي غرائبه، مصابيح الهدي و نار الحكمة[4]:  هرگاه فتنه­ها مانند پاره­هاي شب تاريك شما را دربرگرفت، بر شماست كه به قرآن تمسك جویید؛ زیرا قرآن شفيعي است كه شفاعتش پذيرفته و ستيزه­جويي تأييد شده است (گفتار بهت‏آورى است منطقى‏) هر كه آن را فراروي خويش نهد، وي را به بهشت رهنمون شود و هر كه آن را پشت سر قرار دهد، او را به دوزخ سوق دهد و او راهنمايي است كه به بهترين راه هدايت مي­كند وکتابی است که تفصیل و بیان همه چیز در آن وجود دارد ... تا اينكه فرمودند: « شگفتي­هاي آن شمارش نشود و عجایب آن كهنه نگردد، چراغ هدايت و نور حكمت است».

4- ويژگي قاريان قرآن

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « ينبغي لمن قرأ القرآن إذا مرّ بآية من القرآن فيها مسألة أو تخويف أن يسأل عند ذلك خير ما يرجو و يسأله العافية من النار و من العذاب: شايسته است كسي كه قرآن را مي­خواند اگر به آيه­اي گذر كرد كه در آن حاجتي و با بيمي وجود دارد، در اين هنگام بهترين آرزوها را طلب كند و عافيت و تندرستي از آتش و عذاب را درخواست كند».

پيامبر(ص) فرمودند: « إني لأعجب كیف لا اشيب إذا قرأت القرآن: من درشگفتم كه چگونه هنگام قرائت قرآن موهايم سپيد نمي­شود».

اميرالمؤمنين در خطبه متقین خویش در وصف پرهيزكاران فرمودند: « اما الليل فصافون أقدامهم تالين لأجزاء الكتاب يرتلونه ترتيلا، يحزنون به انفسهم و يستثيرون به تهيج أحزانهم، بكاء علي ذنوبهم و وجع كلوم جراحهم و إذا مرّوا بآية فيها تخويف اصغوا إليها مسامع قلوبهم و أبصارهم فاقشعرت منها جلودهم و وجلت قلوبهم فظنوا أن صهيل جهنم و زفيرها و شهيقها في أصول آذانهم و إذا مرّوا بآية فيها تشويق ركنوا إليها طمعاَ و تطلعت أنفسهم إليها شوقاً و ظنوا أنها نصب اعينهم[5]: هنگام شب براي عبادت برپايند و جزء جزء قرآن را آرام و با تأني و تدبر تلاوت مي­كنند به‌هنگام تلاوت خود را اندوهگين ساخته و داروي درد خويش از آن مي­جويند و چون به آيه­اي رسند كه در آن بيم و عذاب باشد گوش دل به‌آن مي­سپارند و پندارند كه اكنون بانگ شيون و فرياد دوزخ در گوششان پيچيده است. چون به آيه­اي رسند كه در آن بشارتي باشد با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پرشور در آن خیره شوند و گمان می­برند که نعمت­های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد.

 5-وجوب احترام به حافظان قرآن و ممنوعيت توهين به آنان

پيامبر(ص) فرمودند: « إن أهل القرآن في اعلي درجة من الآدميين ما خلا النبيين و المرسلين فلا تستضعفوا اهل القرآن حقوقهم، فإن لهم من الله العزيز الجبار لمكاناً[6]: اهل قرآن در بالاترين مرتبه ميان آدميان به جز پيامبران و مرسلين هستند. پس حقوق اهل قرآن را سبك نشماريد، آنان نزد خداوند جبار جايگاهي دارند».

6- پاداش كسي كه فراگیری و حفظ قرآن بر او دشوار باشد

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « من شدّد عليه القرآن کان له اجران و من يسرِّ عليه کان مع الابرار[7]: هر که به سختي قرآن را ياد بگيرد براي او دو اجر است و هر که به آساني يادگيرد با نيکان مي­باشد).[8]

همچنين ايشان فرمودند: « إن الذي يعالج القرآن و يحفظه بمشقة منه و قلة حفظ له اجران[9]: هر كه با تحمل مشقت و تنگدستي قرآن را مطالعه و حفظ كند، دو اجر براي او محفوظ است».

7- وجوب خواندن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم قبل از هر سوره

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « إذا أم الرجل القوم جاء شيطان إلي الشيطان الذي هو قرين الامام فيقول: « هل ذكر الله يعني هل قرأ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم فإن قال نعم هرب و إن قال لا ركب عنق الامام و دلي رجليه في صدره فلم يزل الشيطان امام القوم حتي يفرغوا من صلاتهم[10]: هنگاميكه شخصي امام جماعت مي­شود، شيطان سراغ شيطان همنشين امام رفته و مي­گويد: آيا ذكر خداوند را گفته است يعني آيا  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم را خوانده است، اگر بگويد آري شيطان بگريزد و اگر پاسخ نه باشد، شيطان سوار بر گردن امام شده و دو پايش را بر سينه او آويزان مي­كند پس شيطان تا پايان نماز، امام آنان است».

8- استحباب قرائت قرآن به‌هنگام زیارت قبور 

در كتاب من لا يحضره الفقيه از امام رضا(ع) روايت شده است: « ما عبد مؤمن زار قبر مؤمن فقرأ عنده إنا أنزلناه في ليلة القدر سبع مرات إلا غفر الله له و لصاحب القبر: هيچ بنده مؤمني نيست كه مزار مؤمني را زيارت كرده و بر آن هفت مرتبه سوره قدر را خوانده باشد مگر آنكه خداوند او و صاحب قبر را بیامرزد».

در روايت ديگري آمده است: « أمن من الفزع الأكبر: از وحشت بزرگ‌تر در امان باشد) كه در باب مفهوم آن روايات فراواني ذكر شده است و در روايتي ديگر استحباب اضافه كردن سوره فاتحه، معوذتين، توحيد و آيه الكرسي نيز هر يك سه بار، ذكر شده است و در مورد پاداش آن نيز آمده است: «إن الله يبعث إليه ملكاً يعبد الله عند قبره و يكتب له و للميت ثواب ما يعمل ذلك الملك فإذا بعثه الله من قبره لم يمر علي هول إلا صرفه الله عنه بذلك الملك الموكل حتي يدخله الله به الجنة[11]: خداوند فرشته­اي را مي­فرستد كه بر سر قبر او خداوند را عبادت كند و پاداش عمل اين فرشته را براي او و ميت مي­نويسد. پس هنگاميكه خداوند او را از قبر خود برانگيزد، هيچ ترسي به او وارد نشود مگر اينكه خداوند به وسيله اين فرشته موكل آن ترس را از او بازگرداند تا اينكه وارد بهشت شود».

9- برتري فراگيري قرآن در دوران جواني و آثار آن

از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: « من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه و جعله الله من السفرة الكرام البررة و كان القرآن عنه حجيزاً يوم القيامة، يقول: يا ربّ إن كل عامل أصاب أجر عمله غير عاملي فبلّغ به أكرم عطائك، قال: فيكسوه الله العزيزي الجبار حلتين من حلل الجنة و يوضع علي رأسه تاج الكرامة ثم يقال له: هل أرضيناك فيه؟ فيقول القرآن: يا ربّ قد كنت أرغب له فيما هو افضل من هذان قال: فيعطي الأمن بيمينه و الخلد بيساره ثم يدخل الجنة يقال له: اقرأ آية فاصعد درجة ثم يقال له هل بلغنا به و ارضيناك؟ فيقول: نعم[12]: جوان مؤمني كه قرآن را بخواند، قرآن با گوشت و خون او آميخته شده و خداوند او را از كاتبان بزرگوار و نيكوكار قرار مي­دهد و قرآن نيز روز قيامت حايل و نگهدارنده او است. قرآن مي­گويد: پرودگارا هر عمل­كننده­اي پاداش عمل خويش را دريافت كرده است جز عمل­كننده به من، پس بهترين بخشش خود را به او عطا كن، مي­گويد: خداوند بزرگ و شكست­ناپذير دو جامه از جامه­هاي بهشتي را بر تن وي مي­پوشاند و بر سر وي تاج شكوه و بزرگي مي­نهد سپس خطاب به قرآن مي­گويد: آيا ما تو را نسبت به وي راضي كرديم؟ قرآن مي­گويد: پروردگارا! پاداشي برتر از اين دو را برايش دوست داشتم. خداوند مي­فرمايد: امنيت و آرامش به دست راست و جاودانگي به دست چپ وي داده مي­شود سپس وارد بهشت مي­شود سپس به او گفته مي­شود: آيه­اي بخوان تا جايگاهت بالاتر رود، آن گاه به قرآن گفته مي­شود: آيا پاداش او را داد­ايم و تو را خرسند كرده­ايم؟ قرآن مي­گويد: آري».

10- لزوم آموزش قرآن به فرزندان

از رسول خدا(ص) در حديثي ذكر شده است كه فرمودند: « و يكسي أبواه- أي حامل القرآن- حلتين إن كانا مؤمنين ثم يقال لهما هذا لما علمتماه القرآن: بر تن پدر و مادر او- يعني حافظ قرآن- دو جامه بهشتي پوشانده مي­شود اگر مؤمن باشند، سپس به آنان گفته مي­شود: اين پاداش شما براي آموزش قرآن به او است». در حديثي از امام علي(ع) آمده است: إن الله ليهمّ بعذاب أهل الأرض جميعا حتي لا يحاشي منهم أحدا إذا عملوا بالمعاصي و اجترحوا السيئات، فإذا نظر إلي الشيب ناقلي أقدامهم إلي الصلوات و الولدان يتعلمون القرآن رحمهم فاخّر ذلك عنهم[13]: خداوند عذاب همه اهل زمين را اراده مي­كند و هيچ يك از آنان كه مرتكب گناه شده­اند، مستثني نمي­شوند، اما هنگاميكه به پيراني كه به نماز مي­ايستند و كودكاني كه قرآن مي­آموزند، نظر كند، بر آنان ترحم کرده و عذابشان را به تأخير مي­اندازد».

11- انواع قرائت قرآن و ويژگي قاري شايسته

از امام محمد باقر(ع) نقل شده كه فرمودند: « قراء القرآن ثلاثة: رجل قرأ القرآن فاتخذه بضاعة و استدرّ به الملوك و استطال به علي الناس فذاك من أهل النار و رجل قرأ القرآن فحفظ حروفه و ضيع حدوده[14] و اقامه إقامة القدح فلا كثر الله هؤلاء من حملة القرآن و رجلٌ قرأ القرآن فوضع دواء القرآن علي داء قلبه فاسهر به ليله و أضمأ به نهاره و قام به في مساجده و تجافي به عن فراشه فباولئك يدفع الله العزيز الجبار البلاء و باولئك يديل الله من الأعداء- أي ينصرهم علي الأعداء- و باولئك ينزل الله الغيث من السماء فوالله هؤلاء قراء القرآن اعزّ من الكبريت الأحمر: قاريان قرآن سه دسته هستند: كسي كه قرائت قرآن را مايه تجارت خويش قرار داده به وسيله آن پادشاهان را دوشيده و به مردم دست اندازي مي­كند، شخصي كه قرآن را مي­خواند و حروف و ألفاظ آن را حفظ مي­كند اما حدود و موازين آن را تباه مي­كند، آن را چون آتش برپا كند خداوند چنين حافظاني را زياد نكند. كسي كه قرآن مي­خواند و آن را چون دارويي بر قلب بيمار خويش مي­نهد با قرآن شب زنده­داري و روزه­داري مي­كند. سجده­هايش را با قرآن به جاي مي­آورد و با قرآن از رختخواب خويش گريزان است. خداوند به واسطه اين افراد، غم و اندوه را برطرف ساخته و بردشمنان غالب مي­شود و به واسطه آنان باران را از آسمان فرود مي­آورد به خدا سوگند اين قاريان قرآن از ياقوت سرخ گرامي­تر هستند».

 از رسول خدا(ص) نقل شده است كه فرمودند: « يا حامل القرآن تواضع به يرفعك الله و لا تعزز به فيذلك الله، يا حامل القرآن تزين به لله يزينك الله به و لاتزين به للناس فيشينك الله به[15]: اي حافظ قرآن به وسيله قرآن فروتن باش تا خداوند تو را بلند مرتبه گرداند و به‌آن مغرور مباش كه خداوند تو را خوار گرداند. اي حافظ قرآن! خود را با قرآن براي خدا زينت بخش تا خداوند تو را با آن زينت بخشد. با آن خود را براي مردم تزيين مكن كه خداوند بي­آبرويت كند».

12- درك قرآن جايگاهي نزديك به پيامبري

رسول خدا(ص) فرمودند: « من ختم القرآن فإنما ادرجت النبوة بين جنبيه و لكنه لا يوحي إليه[16]: هر كه قرآن را ختم كند، نبوت درون وي گنجانده مي­شود اما به او وحي نمي­شود».

13- كاملترین روش قرائت قرآن شروع از ابتدا تا انتهاي آن و عدم قرائت سوره­هاي پراكنده

 از زهري نقل شده كه گفت: « أي الأعمال افضل قال: الحال المرتحل قلت: و ما الحال المرتحل، قال(ع): فتح القرآن و ختمه، كلما جاء بأوله ارتحل في آخره[17]: به علي بن الحسين(ع) عرض كردم: كدام عمل برتر است؟ فرمودند: «الحال المرتحل: حالت كوچ­کننده» گفتم: حالت كوچ چيست؟ فرمودند: گشودن قرآن و ختم آن. هر گاه از ابتداي قرآن شروع كند تا انتهاي آن ادامه دهد) در پايان پرسش شد: « أي الأعمال افضل فقال: الحال المرتحل فقيل: و ما ذلك، قال: الخاتم المفتح هو الذي يختم القرآن بتلاوته ثم يفتح التلاوة من أوله شبهه بالمسافر يبلغ بالمنزل فيحل فيه ثم يفتتح السير أي يبدأه: كدام عمل، برتر است؟ فرمودند: الحال المرتحل: حالت كوچ­کننده. گفته شد: آن چيست؟ فرمودند: ختم كننده آغاز كننده كسي است كه قرآن را با تلاوت و تدبّر ختم مي­كند سپس تلاوت را از ابتداي آن آغاز مي­كند و در اين حالت شبيه مسافري است كه به منزل مي­رسد و اقامت مي­گزيند و دوباره رفتن را آغاز مي­كند يعني دوباره شروع مي­كند)، قرائت اهل مكه نيز اين چنين است، هنگاميكه قرآن را ختم مي­كنند، تلاوت آن را دوباره آغاز كرده سوره فاتحه و پنج آيه نخست سوره بقره را تا (هم المفلحون) مي­خوانند و وقف مي­كنند، فاعل چنين امري را «الحال المرتحل: حال كوچ كننده» مي­نامند يعني قرآن را ختم كرده و دوباره از ابتداي آن آغاز مي­كنند و ميان دو ختم فاصله­ زماني قرار ايجاد نمي­كند.

در‌این‌باره حديثي از امام صادق(ع) آمده است كه گفته شد: « يا رسول الله أي الرجال خير قال(ع) الحال المرتحل، قيل يا ابن رسول الله(ع): و ما الحال المرتحل؟ قال(ع): الفاتح الخاتم الذي يقرأ القرآن و يختمه فله عند الله دعوة مستجابة[18]: اي پسر رسول خدا! بهترين مردان چه كساني هستند؟ فرمودند: «الحال المرتحل: كوچ كننده» پرسش شد: اي پسر رسول خدا الحال المرتحل چيست؟ فرمودند: ختم كننده آغازگر كه قرآن را مي­خواند و ختم مي­كند، پس دعاي او نزد پروردگار مستجاب است».

14- سفارش به کثرت قرائت قرآن

در سفارش پيامبر(ص) به حضرت علي(ع) آمده است: « و عليك بتلاوة القرآن علي كل حال[19]: بر تو باد تلاوت قرآن در هر حالي».

15- پاداش قرائت قرآن

از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمودند: « عليكم بتلاوة القرآن فإن درجات الجنة علي عدد آيات القرآن، فإذا كان يوم القيامة يقال لقارئ القرآن: إقرأ و أرق فكلما قرأ آية يرقي درجة[20]: بر شما باد به تلاوت قرآن، زیرا درجات بهشت به تعدادآيات قرآن است. چون روز قيامت برپا شود به قاري قرآن گفته مي­شود: بخوان و مرتبه­اي بالاتر برو! پس هر­گاه آيه­اي بخواند، مرتبه­اي بالاتر رود».

از امام محمد باقر(ع) نقل شده كه فرمودند: پيامبر(ص) فرمودند: « من قرأ عشر آيات في ليلة لم يكتب من الغافلين و من قرأ خمسين آية كتب من الذاكرين و من قرأ مئة آية كتب من القانتين و من قرأ مئتي آية كتب من الخاشعين و من قرأ ثلاثمائة آية كتب من الفائزين و من قرأ خمسمائة آية كتب من المجتهدين و من قرأ ألف آية كتب له قتطار و القنطار خمسة عشر ألف (خمسون ألف) مثقال من ذهب، المثقال اربعة و عشرون قيراطاً اصغرها مثل جبل أحد و أكبرها ما بين السماء و الأرض[21]: هركه در شب ده آيه قرآن بخواند، نامش در زمره غافلان نوشته نشود و هركه پنجاه آيه بخواند، جزء ذاكرين قلمداد شود و هر كه صدآيه بخواند از زاهدان و هرکه 200 آیه بخواند از زمره خاشعین شمرده شود. هركه300 آيه بخواند از رستگاران شمرده شود و هركه 500 آيه بخواند از مجتهدين محسوب شود و هركه 1000 آيه بخواند، براي او قنطار نويسند، قنطار پانزده هزار (50 هزار) مثقال طلا است. هر مثقال 24 قيراط است كه كوچك‌ترین آن مانند كوه احد و بزرگ‌ترین آن  به اندازه فاصله آسمان تا زمين است».   

16-ضروررت حفظ و نگهداري آموخته­هاي قرآني و عدم ترك آن كه منجر به فراموشي مي­شود

از يعقوب احمر نقل شده كه گفت: « قلت لأبي عبد الله(ع) إن عليّ ديناً كثيراً و قد دخلني ما كاد القرآن يتفلّت مني، فقال أبو عبدالله(ع): القرآن القرآن الآية من القرآن و السورة لتجيء يوم القيامة حتي تصعد الف درجة- يعني الجنة- فتقول: لو حفظتني لبلغتُ بك ههنا[22]: به ابوعبدالله(ع) گفتم دين بسياري بر گردن من است و مسائلي بر من وارد شده است كه نزديك است قرآن را رها كنم. ابوعبدالله(ع) به من فرمودند: قرآن را قرآن را! زیرا سوره و يك آيه از قرآن روز قيامت مي­آيند تا هزار درجه بالا روي- يعني در بهشت- آن گاه با تو مي­گوید: اگر مرا حفظ مي­كردي تو را به آنجا مي­رساندم».

من مي­گويم: حفظ قرآن به مفهوم مراعات حدود و معاني آن و پایبندی و تعهد به اوامر و نواهي آن است.

17- استحباب تلاوت قرآن با وضو

 از محمد بن فضيل از ابي الحسن(ع) نقل شده است كه فرمودند: « سألته أقرأ المصحف ثم يأخذني البول فأقوم فابول و استنجي و أغسل يدي و أعود إلي المصحف فأقرأ فيه؟ قال: لا حتي تتوضأ للصلاة: از ايشان پرسيدم قرآن را مي­خوانم آيا آن­گاه كه مرا ادرار مي­گيرد و براي انجام آن برخاسته و قضاي حاجت مي­كنم سپس طهارت گرفته و دستانم را مي­شويم به قرآن خواندن باز ­گردم؟ فرمودند: نه تا زماني كه براي نماز وضو سازي».

و از ايشان نقل شده است: «لقاريء القرآن بكل حرف يقرأ في الصلاة قائماً مئة حسنة و قاعداً خمسون حسنة و متطهراً في غير صلاة خمسة و عشرون حسنة و غير متطهر عشر حسنات، اما إني لا اقول: المر بل بالألف عشر و باللام عشر و بالميم عشر و بالراء عشر[23]: براي هر حرفي كه قاري قرآن در نماز در حال ايستاده
مي­خواند، صد پاداش و در حال نشسته پنجاه پاداش نوشته می­شود و اگر با طهارت در غير نماز باشد، بيست و پنج حسنه و اگر با طهارت نباشد، ده حسنه براي او وجود دارد؛ اما من نمي­گويم در مقابل آيه «المر» بلكه براي هر حرف آن یعنی حرف الف، ده، براي حرف لام ده، براي حرف ميم، ده و براي حرف راء نيز ده پاداش شمرده مي­شود».

18- استحباب استعاذه هنگام قرائت قرآن

از حلبي نقل شده است كه امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « سألته عن التعوذ من الشيطان عند كل سورة يفتتحها، قال: نعم، فتعوذ بالله من الشيطان الرجيم: از آن حضرت در مورد پناه جستن از شر شيطان به‌هنگام آغاز تلاوت هر سوره سؤال كردم فرمودند: بله از شر شيطان رانده شده به خداوند پناه بر».

در حديثي از اميرالمؤمنين روايت شده كه فرمودند: « و الاستعاذة هي ما ما قد امر الله به عباده عند قراءتهم القرآن بقوله: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيم» و من تأدب بأدب الله ادّاه إلي الفلاح الدائم[24]: استعاذه آن است كه خداوند از طريق اين آيه بندگانش را به‌هنگام قرائت قرآن به‌آن فرمان داده است: «پس، چون قرآن بخوانى از شيطان رانده به خداوند پناه جو» و هر كه مؤدب به ادب الهي گردد، خداوند او را براي هميشه رستگار خواهد كرد».

19- قرآن پيمان خداوند است پس چه نيكوست كه شخص مسلمان روزانه آياتي از آن را قرائت كند

از امام جعفر صادق(ع) روايت شده است كه فرمودند: « القرآن عهد الله إلي خلقه فقد ينبغي للمرء المسلم أن ينظر في عهده و أن يقرأ منه في كل يوم خمسين آية[25]: قرآن پيمان خداوند با خلقش است. پس شايسته است انسان مسلمان به پيمان خود بنگرد و هر روز پنجاه آيه از آن را قرائت كند».

مي­گويم: با يك حساب ساده اين نكته به‌دست مي­آيد كه شايسته است مؤمن در سال حداقل سه بار قرآن را ختم كند زيرا تعداد آيات قرآن بيش از شش هزار آيه است كه طبق اين ميانگين مي­تواند طي صد و بيست روز يعني چهار ماه آن را ختم كند؛ البته اين امر با صرف نظر از تلاش مضاعف در ماه مبارك رمضان براي قرائت قرآن است.

20- آيات قرآن خزائن هستند پس از همگي آن‌ها بهره مند شوید

از امام سجاد(ع) روايت شده كه فرمودند: « آيات القرآن خزائن فكلما فتحت خزانة ينبغي لك أن تنظر ما فيها[26]: آيات قرآن خزائن هستند پس هر زماني كه خزانه­اي را گشودي، شايسته است كه در محتواي آن نيز بنگري».

21- استحباب قرائت قرآن در منازل

از امام جعفر صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: « قال امير المؤمنين: البيت الذي يقرأ فيه القرآن و يذكر الله عز و جل فيه تكثر بركته و تحضره الملائكة و تهجره الشياطين و يضئ لأهل السماء كما تضيء الكواكب لأهل الأرض و ان البيت الذي لا يقرأ فيه القرآن و لا يذكر الله عز و جل فيه تقل بركته و تهجره الملائكة و تحضره الشياطين[27]: اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: خانه­اي كه در آن قرآن قرائت مي­شود و خداي عزوجل ياد مي­شود، بركت آن فزوني گردد، ملائكه در آن حضور يابند و شياطين از آن دور شوند و براي اهل آسمان نور­افشاني كند همان‌گونه كه ستارگان براي اهل زمين نور­افكني مي­كنند؛ اما خانه­اي كه در آن قرآن قرائت نشود و ياد خداوند نباشد، بركت آن اندك شود، ملائكه از آن دور گردند و شياطين در آن حاضر شوند».

22- كسب و طلب روزي مانع مواظبت بر قرائت قرآن نمي­شود

از امام جعفر صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: « ما يمنع التاجر منكم المشغول في سوقه إذا رجع إلي منزله أن لاينام حتي يقرأ سورة من القرآن فيكتب له مكان كل آية يقرأها عشر حسنات و تُمحي منه عشر السيئات[28]: چه چيز تاجري از شما را كه در بازار خويش مشغول كسب است، مانع از اين مي­شود كه چون به خانه­اش باز مي­گردد، تا سوره­اي از قرآن را قرائت نكرده نخوابد زیرا براي او به ازاي هر آيه­اي كه مي­خواند، ده حسنه نوشته مي­شود و ده گناه از او پاك مي­شود».

23- استحباب قرائت قرآن از روی مصحف با وجود حفظ قرآن

امام صادق(ع) فرمودند: « من قرأ القرآن في المصحف مُتِّع ببصره و خُفف عن والديه و إن كانا كافرين[29]: هركه قرآن را از روی مصحف قرائت كند، نور چشم او زياد شود و از عذاب والدين او كاسته شود هر چند كافر باشند».

پيامبر(ص) نيز مي­فرمايند: « ليس شيء أشد علي الشيطان من القراءة في المصحف نظراً[30]: هيچ چيز بر شيطان سخت­تر از قرائت قرآن با نگاه كردن در مصحف نيست».

در روايت ديگري نيز آمده است: « النظر إلي المصحف من غير قراءة عبادة[31]: نگاه كردن به قرآن بدون قرائت آن عبادت است».

من معتقد هستم: اين كم‌ترین وظيفه­اي كسی است كه نمي­تواند قرآن را نيك قرائت كند، در غير اين صورت بايد به قرآن گوش فرا دهد.

از اسحاق بن عمار از امام جعفر صادق(ع) گفت: « قلت له جعلت فداك إني أحفظ القرآن علي ظهر قلبي فاقرأه علي ظهر قلبي افضل أو أنظر في المصحف، قال فقال لي: بل اقرأه و انظر في المصحف فهو افضل اما علمت أن النظر في المصحف عبادة[32]: به ايشان گفتم: جانم به فداي شما، من قرآن را بر قلب خود حفظ و بر آن نيز قرائت ­كنم بهتر است يا به مصحف نظر كنم، گفت ايشان به من فرمودند: قرآن را بخوان و به مصحف نظر كن كه آن بهتر است آيا نمي­داني نگاه كردن به مصحف عبادت است.

24- استحباب نگهداری يك نسخه از مصحف در منزل

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « إنه ليعجبني أن يكون في البيت مصحف يطرد الله عز و جل به الشياطين[33]: دوست دارم در خانه، قرآني باشد كه خداوند عز وجل به وسيله آن شياطين را دور مي­كند».

25- استحباب آهسته خواندن قرآن و كراهت عجله در قرائت آن

از عبدالله بن سليمان نقل شده كه گفت: از امام جعفر صادق(ع) در مورد سخن خداوند متعال «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا: قرآن را شمرده و روشن بخوان‏» سؤال كردم آن حضرت فرمودند: اميرالمؤمنين فرموده است: « بينه تبياناً و لا تهذّه هذ الشعر و لا تنثره نثر الرمل و لكن اقرعوا به قلوبكم القاسية و لا يكن هم أحدكم آخر السورة[34]: آن را به روشني بيان كن و مانند شعر تند و سريع مخوان یا چون شن و ريگ آن را مپاش بلكه قرآن را بر قلب­هاي سرسخت خود زنيد و تلاش هيچ يك از شما پايان سوره نباشد».

در تفسير اين آيه «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِه‏[35]: كسانى كه كتابشان داده‏ايم و آن چنان كه سزاوار است آن را مى خوانند» از امام جعفر صادق(ع) روايت شده است كه فرمودند: « حق تلاوته هو الوقوف عند ذكر الجنة و النار، يسأل في الاولي و يستعيذ من الأخري[36]: حق تلاوت قرآن يعني توقف هنگام ذكر بهشت و آتش. هنگام ذكر بهشت آن را طلب مي­كند و هنگام ذكر آتش به خداوند پناه مي­جويد».

در حديثي از امام جعفر صادق(ع) آمده است: « إن القرآن لا يقرأ هذرمة و لكن يرتل ترتيلا و إذا مررت بآية فيها ذكر الجنة فقف عندها و سل الله الجنة و إذا مررت بآية فيها ذكر النار فقف عندها و تعوذ بالله من النار[37]: قرآن نبايد تند و با شتاب خوانده شود، بلكه بايد آرام و شمرده تلاوت شود و اگر به آيه­اي رسيدي كه در آن بهشت ذكر شده است، بر  آن وقف كن و از خداوند طلب بهشت كن و اگر بر آيه­اي گذر كردي كه در آن ذكر آتش است بر آن وقف كن و از آتش به خداوند پناه بر».

26- استحباب قرائت قرآن با حالت اندوه، و همچنين حرام بودن مدهوشی و بي­هوشي اهل تصوف

امام صادق(ع) مي­فرمايند: « إن القرآن نزل بالحزن فاقرأه بالحزن[38]: قرآن با حزن نازل شده است پس آن را با حزن قرائت كنيد».

از حفص نقل شده است كه: « ما رأيت أحداً أشد خوفاً علي نفسه من موسي بن جعفر(ع) و لاارجي للناس منه و كانت قراءته حزناً فإذا قرأ كأنما يخاطب انساناً[39]: احدي را بيمناك­تر از موسي بن جعفر(ع) بر نفس خويش و نيز اميدوارتر از او براي مردم نديدم با حزن و اندوه قرآن مي­خواند و هنگام قرائت­گويي انساني را مورد خطاب قرار مي­دهد».

جابر از امام محمد باقر(ع) روايت مي­كند: « قلت إن قوماً إذا ذكروا شيئاً من القرآن أو حدثوا به صعق احدهم حتي يري ان احدهم لو قطعت يداه أو رجلاه لم يشعر بذلك، فقال: سبحان الله ذلك من الشيطان، ما بهذا نعتوا إنما هو اللين و الرقة و الدمعة و الوجل[40]: به ايشان گفتم قومي هستند كه هنگام قرائت آيه­اي از قرآن یا سخن گفتن از آن، يكي از آنان چنان فريادي بر مي­آورد تا جایی که اگر دست­ها یا پاهاي فردي از آنان قطع شود، متوجه آن نگردد. آن حضرت فرمودند: پاك و منزه است خدا! اين عملي شيطاني است، آن‌ها با این عمل مورد ستایش قرار نمی­گیرند، قرآن، نرمي و شفقت و اشك و بيم است».

27- استحباب قرائت قرآن با صداي بلند

از معاويه بن عمار نقل شده است كه مي­گويد: « قلت لأبي عبد الله(ع): الرجل لا يري انه صنع شيئاً في الدعاء و في القراءة حتي يرفع صوته، فقال: لا بأس، ان علي بن الحسين(ع) كان أحسن الناس صوتاً بالقرآن و كان يرفع صوته حتي يسمعه أهل الدار و ان أبا جعفر(ع) كان أحسن الناس صوتاً بالقرآن و كان إذا قام من الليل و قرأ رفع صوته فيمّر به مارّ الطريق من الساقّين و غيرهم فيقومون فيستمعون إلي قرائته[41]: به امام جعفر صادق(ع) گفتم: آيا مرد نمي­بيند (متوجه نیست) هنگام خواندن دعا یا قرائت قرآن چه مي­كند كه صداي خويش را بالا مي­برد، ايشان فرمودند: اشكالي ندارد، علي بن الحسين(ع) در قرائت قرآن خوش­آوازترين مردم بود و صوت خويش را به قدري بالا مي­بردند كه اهل خانه مي­شنيدند. امام محمد باقر(ع) نيز خوش­صداترين مردم در قرائت قرآن بودند، هنگاميكه نيمه­شب برخاسته و قرآن تلاوت مي­كردند، صداي خويش را بالا مي­بردند به­گونه­اي كه رهگذران پیاده و سواره ايستاده و به قرائت ايشان گوش مي­دادند».

28- حرام بودن به آواز خواندن قرآن

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) فرمودند: « اقرأوا القرآن بألحان العرب و اصواتها و اياكم و لحون اهل الفسق و اهل الكبائر فإنه سيجيء من بعدي اقوام يرجعون القرآن ترجيع الغناء و النوح و الرهبانية لا يجوز تراقيهم، قلوبهم مقلوبة و قلوب من يعجبه شأنهم[42]: قرآن را با لحن و آواي عرب بخوانيد و از آواهاي اهل فسق و اهل گناهان كبيره بپرهيزيد، زیرا پس از من مردمانی می‌آیند که قرآن را در گلو بچرخانند مانند آواز آوازه‌‌خوان‌ها و نوحه‌خوان‌ها و مویه­گران وخواندن کشیشان، دل‌های ایشان وارونه است و هر کس از آن‌ خوشش بیاید نیز دلش با آن‌هاست».

29- وجوب اخلاقي سكوت و گوش سپردن هنگام قرائت قرآن و استحباب شرعي آن، جز در نماز

از عبدالله بن ابي يعقور نقل شده و او از امام جعفر صادق(ع) نقل كرده است: « قلت له الرجل يقرأ القرآن ايجب علي من سمعه الانصات له و الاستماع؟ قال: نعم إذا قرأ عندك القرآن وجب عليك الانصات و الاستماع[43]: به ايشان عرض كردم آيا هنگاميكه شخصي قرآن تلاوت مي­كند، بر شنونده آن سكوت و گوش سپردن به‌آن واجب است؟ ايشان فرمودند: آري! هنگاميكه نزد تو قرآن تلاوت مي­شود، بر توست که سكوت کرده به‌آن گوش سپاری».

در حديث زراره از امام محمد باقر(ع) آمده است: « و إذا قرأ القرآن في الفريضة خلف الامام فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون[44]: هنگاميكه در نماز جماعت پشت سر امام قرآن قرائت مي­شود، به‌آن گوش فرا دهيد و سكوت كنيد، باشد كه مورد لطف و رحمت حق قرار گیرید».

30- استحباب ختم قرآن يكبار در هر ماه

از محمد بن عبدالله نقل شد: « قلت لأبي عبدالله (ع): اقرأ القران في ليلة؟ فقال لايعجبني أن تقرأه في اقل من شهر[45]: به امام جعفر صادق (ع) عرض كردم آيا قرآن در يك شب ختم كنم؟ فرمودند: دوست ندارم در کم‌تر از يك ماه آن را قرائت كني».

31- استحباب اهداء ثواب قرائت قرآن به روح معصومين(ع) براي دو چندان شدن اجر آن

علي بن مغيره از امام رضا(ع) نقل کرد: قلت فإذا كان في يوم الفطر جعلتُ لرسول الله(ص) ختمة و لعلي(ع) أخري و لفاطمة(ع) أخري ثم للأئمة(ع) حتي انتهيتُ إليك فصيرتُ لك واحدة منذ صرت في هذا الحال، فاي شيء لي بذلك؟ قال:  لك بذلك ان تكون معهم يوم القيامة، قلت: الله اكبر فلي بذلك؟ قال: نعم ثلاث مرات[46]: عرض كردم اگر روز عيد فطر يك ختم[47] قرآن براي رسول خدا(ص) و براي علي(ع) يك ختم قرآن و براي فاطمه(س) نيز يك ختم قرآن سپس براي هر يك از ائمه نيز يك ختم قرآن قرار دادم تا اينكه به شما رسيدم از زمانيكه بر اين منوال هستم، براي شما نيز يك ختم قرآن قرار دادم، پس با چنين عملي چه اجري براي من خواهد بود؟ ايشان فرمودند: تو با اين عمل روز قيامت با آنان خواهي بود، گفتم: الله اكبر آيا چنين پاداشي براي من خواهد بود؟ ايشان تا سه بار فرمودند: آري! ».

32- استحباب گريه یا تظاهر به گريه هنگام گوش دادن به قرآن

امام جعفر صادق(ع) فرمودند: « إن رسول الله(ص) أتي شباباً من الأنصار فقال: إني أريد أن أقرأ عليكم فمن بكي فله الجنة فقرأ آخر سورة الزمر«سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَرا» إلي آخر السورة فبكي القوم جميعاً إلا شاباً فقال: يا رسول الله قد تباكيتُ، فما قطرت عيني فقال: إني معيدٌ عليكم فمن تباكي فله الجنة فأعاد عليهم فبكي القوم و تباكي الفتي فدخلوا الجنة جميعاً[48]: رسول خدا(ص) نزد گروهي از جوانان انصار آمدند و فرمودند: مي­خواهم براي شما قرآن قرائت كنم پس هركه بگريد، بهشت پاداش اوست. آن گاه آيات پاياني سوره زمر را قرائت كردند: «وَ: آنان را كه كفر ورزيدند دسته‏دسته به سوى دوزخ گسيل مى‏كنند» تا انتهاي سوره قرائت كردند، همه قوم گريستند مگر جواني كه گفت: اي رسول خدا! حالت گريه به خود گرفتم اما قطره اشكي از ديدگانم جاري نشد. ايشان فرمودند: من دوباره براي شما قرائت مي­كنم، هر كه تظاهر به گريستن كند، بهشت پاداش اوست. آن گاه ايشان دوباره قرائت كردند: قوم گريستند و آن جوان حالت گريه به خود گرفت، پس همگي وارد بهشت شدند».

33-  قرآن متضمن علوم مختلف

از امام علي(ع) روايت شده كه از ايشان سؤال شد: « هل عندكم شيء من الوحي؟ قال: لا و الذي فلق الحبة و برأ النسمة إلا أن يعطي الله عبداً فهماً في كتابه[49]: آيا از وحى چيزى نزد شما هست؟ فرمود: نه به آن خدا كه دانه را مى‏شكافد و خلايق مى‏آفريند سوگند كه خداى تعالى به هر كس از بندگانش كه بخواهد فهم در قرآنش را مى‏دهد».

از ابراهيم بن عباس روايت شده است كه گفت: « ما رأيت الرضا(ع) سئل عن شيء قط إلا علمه و لا رأيت أعلم منه بما كان في الزمان الاول إلي وقته و عصره و كان المأمون يمتحنه بالسؤال عن كل شيء فيجيب فيه و كان كلامه كله و جوابه و تمثله انتزاعات من القرآن[50]: نديدم كه از امام رضا(ع) از چيزي جز علم ايشان پرسش شود و كسي را داناتر از او به مسائل زمان نخست تا عصر و روزگار  او نديدم. مأمون با سؤال در مورد هر چيزي ايشان را امتحان می­کرد و ايشان پاسخ مي­دادند و تمام سخن و پاسخ و مثال­هاي ايشان برگرفته از قرآن بود».

در نهج البلاغه نيز آمده است: « ذلك القرآن فاستنطقوه و لن ينطق و لكن اخبركم عنه: الا انه فيه علم ما يأتي و الحديث عن الماضي و دواء دائكم و نظم ما بينكم[51]: از اين قرآن بپرسيد ولي قرآن سخن نمي­گويد اما من شما را از آن آگاه مي­سازم: آگاه باشيد كه در قرآن دانش آينده، سخن گذشته و داروي درد شما و نظم امورتان است». 

34- قرآن شفاي هر دردي

امام جعفر صادق(ع) مي­فرمايند: « لو قرأت الحمد علي ميتٍ سبعين مرة ثم رُدَّت فيه الروح ما كان ذلك عجباً[52] اگر سوره حمد را هفتاد مرتبه بر ميتي بخواني و روح به او بازگردد، چيز شگفتي نخواهد بود».

35- قرآن، جلاي قلب­ها

رسول خدا(ص) فرمودند: « ان هذه القلوب لتصدأ كما يصدأ الحديد و ان جلاءها قراءة القرآن[53]: اين قلب­ها زنگار مي­گيرند، آن چنان كه آهن زنگار مي­بندد، جلاي قلب­ها قرائت قرآن است».

36- ازدیاد قرائت قرآن در ماه رمضان

امام محمد باقر(ع) فرمودند: « لكل شيء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان[54]: هر چيزي را بهاري است و بهار قرآن، ماه رمضان است».

از علي بن حمزه نقل شده است كه گفت: « دخلت علي أبي عبدالله(ع) فقال له أبو بصير: جعلت فداك اقرأ القرآن في شهر رمضان في ليلة؟ فقال: لا، ففي ليلتين؟ فقال: لا، فقال: ففي ثلاث؟ فقال: ها و اشار بيده ثم قال: يا أبا محمد ان لرمضان حقاً و حرمة لا يشبهه شيء من الشهور[55]: بر امام جعفر صادق(ع) وارد شدم. أبو بصير به ايشان گفتند: جانم به فداي شما آيا، در ماه رمضان قرآن را در يك شب ختم كنم؟ ايشان فرمودند: خير! گفت: در دو شب؟ باز فرمودند: خير! گفت: در سه شب؟ فرمودند: آري، سپس با دست خويش اشاره كرده فرمودند: اي ابا محمد! ماه رمضان حق و حرمتي دارد كه هيچ يك از ماه­هاي ديگر شبيه آن نيستند».

در خطبه پيامبر(ص) در آخرين جمعه ماه شعبان  آمده است كه فرمودند: « و من تلا فيه- أي شهر رمضان- آية من القرآن كان له مثل أجر من ختم القرآن في غيره من الشهور[56]: هر كه در  این ماه- يعني در ماه رمضان- آيه از قرآن را قرائت كند، پاداش او مانند پاداش كسي است كه در ماه­هاي ديگر قرآن را ختم كرده باشد».

37- تلاوت قرآن، آن گونه كه سزاوار است

امام صادق(ع) در تفسير آيه «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِه‏[57]: كسانى كه كتابشان داده‏ايم و آن چنان كه سزاوار است آن را مى خوانند» فرمودند: « يرتلون آياته و يتفقهون به و يعلمون باحكامه و يرجون وعده و يخافون وعيده و يعتبرون بقصصه و يأتمرون باوامره و ينتهون بنواهيه، ما هو و الله حفظ آياته و درس حروفه و تلاوة سوره و درس اعشاره و اخماسه، حفظوا حروفه و اضاعوا حدوده و إنما هو تدبر آياته و العمل باحكامه قال تعالي: « كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِه‏»: آياتش را شمرده و با تأني مي­خوانند به وسيله آن فهم و درايت مي­كنند به احكام آن عمل مي­كنند به بشارت­هاي آن اميد داشته و از انذارهاي آن بيمناك هستند از داستان­هاي آن عبرت گيرند از اوامر آن فرمان پذيرند و از نواهي آن باز ايستند. به خدا سوگند حق آن، حفظ آيات، خواندن حروف و تلاوت سوره­ها و نيز خواندن خمس و زكات آن نيست، حروف آن را حفظ و حدود آن را تباه کردند، حق قرآن فقط تدبر در آياتش و عمل به احكام آن است. خداوند فرمود: «كتابى مبارك است كه آن را بر تو نازل كرده‏ايم، تا در آياتش بينديشند»).

38- سیری ناپذیری دانشمندان از قرآن

رسول خدا (ص) در حديثي در وصف قرآن فرمودند: « هو حبل الله المتين و هو الذكر المستقيم و هو الذي لا تزيغ به الأهواء و لا يشبع منه العلماء و لا تلبس من الالسن و لا يخلق من الرد و لا تنقضي عجائبه من قال به صدق و من حكم به عدل و من عمل به أُجِر و من دعي إليه هدي إلي صراط المستقيم[58]: قرآن ريسمان محكم الهي، ذكر حكيم و صراط مستقيم است، كتاب خدا بازيچه هواها نمى‏شود و دانشمندان از معارفش سير نمى‏گردند، گرونده به آن از هر زبانى كه باشد در باره آن دچار اشتباه نمى‏شود و از اينكه دشمنان آن را رد كنند كهنه نمى‏گردد، عجائبش تمام شدنى نيست، هر كس به حكم قرآن سخن گويد راست گفته و هر كس به حكم آن حكم كند عدالت ورزيده و هر كس به دستوراتش عمل كند پاداش داده مى‏شود و هر كس را به سوى قرآنش بخوانند به صراط مستقيمش هدايت كرده‏اند».

39- قرآن در نهج البلاغه

«و تعلموا القرآن فانه احسن الحديث و تفقهوا فيه فانه ربيع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص و ان العامل بغير عمله كالجاهل الحائر الذي لا يستفيق من جهله بل الحجة عليه اعظم و الحسرة له الزم و هو عند الله الوم[59]: قرآن را بياموزيد كه بهترين سخنان است و در آن تفكر و تفقه نمائيد كه بهار قلب­هاست به نور آن شفا جویید كه شفاي سينه­هاست، آن را نيك تلاوت كنيد كه سودمندترين داستان­هاست، عمل كننده بدون علم به آن مانند نادان حيراني است كه از جهل خود بيدار نمي­شود بلكه حجت بر اين عمل كننده، بزرگ‌تر و حسرت او حتمي­تر و نزد خداوند نكوهيده­تر است».

40-دعای ختم قرآن از امام سجاد(ع)

اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعَنْتَنِی عَلَى خَتْمِ کِتَابِکَ الَّذِی أَنْزَلْتَهُ نُوراً و جَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَى کُلِّ کِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ و فَضَّلْتَهُ عَلَى کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ وَ  فُرْقَاناً  فَرَقْتَ  بِهِ  بَیْنَ حَلَالِکَ وَ حَرَامِکَ و  قُرْآناً أَعْرَبْتَ  بِهِ  عَنْ  شَرَائِعِ  أَحْکَامِکَ وَ  کِتَاباً  فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِکَ تَفْصِیلًا و وَحْیاً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَنْزِیلاً وَ جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِی مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ  و شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِیقِ إِلَى اسْتَماعِهِ و مِیزَانَ قِسْطٍ لَا یَحِیفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ و نُورَ هُدًى لَا یَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِینَ بُرْهَانُهُ و عَلَمَ نَجَاةٍ لَا یَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْد سُنَّتِهِ و لَا تَنَالُ أَیْدِی الْهَلَکَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ. اللَّهُمَّ فَإِذْ أَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلَى تِلَاوَتِهِ  و سَهَّلْتَ حوَاسِیَ أَلْسِنَتِنَا بِحُسْنِ عِبَارَتِهِ، فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ یَرْعَاهُ حَقَّ رِعَایَتِهِ و یَدِینُ لَکَ بِاعْتِقَادِ التَّسْلِیمِ لُمحْکَمِ آیَاتِهِ و یَفْزَعُ إِلَى الْإِقْرَارِ بِمُتَشَابِهِهِ و مُوضَحَاتِ بَیِّنَاتِهِ، اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُجْمَلًا و أَلْهَمْتَهُ عِلْمَ عَجَائِبِهِ مُکَمَّلًا و وَرَّثْتَنَا عِلْمَهُ مُفَسَّراً و فَضَّلْتَنَا عَلَى مَنْ جَهِلَ عِلْمَهُ و قَوَّیْتَنَا عَلَیْهِ لِتَرْفَعَنَا فَوْقَ مَنْ لَمْ یُطِقْ حَمْلَهُ. اللَّهُمَّ فَکَمَا جَعَلْتَ قُلُوبَنَا لَهُ حَمَلَةً و عَرَّفْتَنَا بِرَحْمَتِکَ شَرَفَهُ وَ فَضْلَهُ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْخَطِیبِ بِهِ و عَلَى آلِهِ الْخُزَّانِ لَهُ و اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَعْتَرِفُ بِأَنَّهُ مِنْ عِنْدِکَ حَتَّى لَا یُعَارِضَنَا الشَّکُّ فِی تَصْدِیقِهِ و لَا یَخْتَلِجَنَا الزَّیْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِیقِهِ. اللَّهُمَّ  صَلِّ  عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و اجْعَلْنَا مِمَّنْ یَعْتَصِمُ بِحَبْلِهِ و یَأْوِی مِنَ الْمُتَشَابِهَاتِ إِلَى حِرْزِ مَعْقِلِهِ و یَسْکُنُ فِی  ظِلِّ  جَنَاحِهِ  و یَهْتَدِی بِضَوْءِ صَبَاحِهِ و یَقْتَدِی بِتَبَلُّجِ إِسْفَارِهِ  و یَسْتَصْبِحُ بِمِصْبَاحِهِ ، وَ لَا یَلْتَمِسُ الْهُدَی فِی غَیْرِهِ.  اللَّهُمَّ وَ کَمَا نَصَبْتَ بِهِ مُحَمَّداً عَلَماً لِلدَّلَالَةِ عَلَیْکَ  و أَنْهَجْتَ بِآلِهِ سُبُلَ الرِّضَا إِلَیْکَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و اجْعَلِ الْقُرْآنَ وَسِیلَةً لَنَا إِلَى أَشْرَفِ مَنَازِلِ الْکَرَامَةِ و سُلَّماً نَعْرُجُ فِیهِ إِلَى مَحَلِّ السَّلَامَةِ و سَبَباً نُجْزَى بِهِ النَّجَاةَ فِی عَرْصَةِ الْقِیَامَةِ و ذَرِیعَةً نَقْدَمُ بِهَا عَلَى نَعِیمِ دَارِ الْمُقَامَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ  و احْطُطْ بِالْقُرْآنِ عَنَّا ثِقْلَ الْأَوْزَارِ و هَبْ لَنَا حُسْنَ شَمَائِلِ الْأَبْرَارِ و اقْفُ بِنَا آثَارَ الَّذِینَ قَامُوا لَکَ بِهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ حَتَّى تُطَهِّرَنَا مِنْ کُلِّ دَنَسٍ بِتَطْهِیرِهِ و تَقْفُوَ بِنَا آثَارَ الَّذِینَ اسْتَضَاؤُوا بِنُورِهِ  و لَمْ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ عَنِ الْعَمَلِ فَیَقْطَعَهُمْ بِخُدَعِ غُرُورِهِ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِی ظُلَمِ اللَّیَالِی مُونِساً و مِنْ نَزَغَاتِ الشَّیْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً  و لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِی حَابِساً و لِأَلْسِنَتِنَا عَنِ الْخَوْضِ فِی الْبَاطِلِ مِنْ غَیْرِ مَا آفَةٍ مُخْرِساً و لِجَوَارِحِنَا عَنِ اقْتِرَافِ الآْثَامِ زَاجِراً و لِمَا طَوَتِ الْغَفْلَةُ عَنَّا مِنْ تَصَفُّحِ الِاعْتِبَارِ نَاشِراً ، حَتَّى تُوصِلَ إِلَى قُلُوبِنَا فَهْمَ عَجَائِبِهِ و زَوَاجِرَ أَمْثَالِهِ الَّتِی ضَعُفَتِ الْجِبَالُ الرَّوَاسِی عَلَى صَلَابَتِهَا عَنِ احْتَِمالِهِ.  اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و أَدِمْ بِالْقُرْآنِ صَلَاحَ ظَاهِرِنَا  و احْجُبْ بِهِ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ عَنْ صِحَّةِ ضَمَائِرِنَا و اغْسِلْ بِهِ دَرَنَ قُلُوبِنَا وَ عَلَائِقَ أَوْزَارِنَا و اجْمَعْ بِهِ مُنْتَشَرَ أُمُورِنَا  و أَرْوِ بِهِ فِی مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَیْکَ ظَمَأَ هَوَاجِرِنَا و اکْسنَا بِهِ حُلَلَ الْأَمَانِ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ فِی نُشُورِنَا. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ و سُقْ  إِلَیْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَیْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ و جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِیَ الْأَخْلَاقِ  و اعْصِمْنَا بِهِ مِنْ هُوَّةِ الْکُفْرِ وَ وَاعِی النِّفَاقِ حَتَّى یَکُونَ لَنَا فِی الْقِیَامَةِ إِلَى رِضْوَانِکَ وَ جِنَانِکَ قَائِداً  و لَنَا  فِی الدُّنْیَا  عَنْ سُخْطِکَ وَ تَعَدِّی حُدُودِکَ  ذَائدا  و لما عندک بتحلیل حلاله و تحریم حرامه شاهدا. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و هَوِّنْ بِالْقُرْآنِ عِنْدَ الْمَوْتِ عَلَى أَنْفُسِنَا کَرْبَ السِّیَاقِ و جَهْدَ الْأَنِینِ و تَرَادُفَ الْحَشَارِجِ إِذَا بَلَغَتِ النُّفُوسُ التَّرَاقِیَ و قِیلَ مَنْ رَاقٍ وَ  تَجَلَّى مَلَکُ  الْمَوْتِ  لِقَبْضِهَا مِنْ  حُجُبِ الْغُیُوبِ  و رَمَاهَا عَنْ  قَوْسِ  الْمَنَایَا بِأَسْهُمِ وَحْشَةِ الْفِرَاقِ و دَافَ لَهَا مِنْ ذُعَافِ الْمَوْتِ کَأْساً مَسْمُومَةَ الْمَذَاقِ ، وَ دَنَا مِنَّا إِلَى الآْخِرَةِ رَحِیلٌ وَ انْطِلَاقٌ  و صَارَتِ  الْأَعْمَالُ قَلَائِدَ  فِی الْأَعْنَاقِ  و  کَانَتِ  الْقُبُورُ هِیَ الْمَأْوَی إِلَی مِیقَاتِ یَوْمِ التَّلَاقِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ  و بَارِکْ لَنَا فِی حُلُولِ دَارِ الْبِلَى و طُولِ الْمُقَامَةِ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى و اجْعَلِ الْقُبُورَ بَعْدَ فِرَاقِ الدُّنْیَا خَیْرَ مَنَازِلِنَا و افْسَحْ لَنَا بِرَحْمَتِکَ فِی ضِیقِ مَلَاحِدِنَا و لَا تَفْضَحْنَا فِی حَاضِرِی الْقِیَامَةِ بِمُوبِقَاتِ آثَامِنَا و ارْحَمْ بِالْقُرْآنِ فِی مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَیْکَ ذُلَّ مَقَامِنَا و ثَبِّتْ بِهِ  عِنْدَ  اضْطِرَابِ جِسْرِ جَهَنَّمَ یَوْمَ الَْمجَازِ عَلَیْهَا زَلَلَ أَقْدَامِنَا و نَوِّرْ  بِهِ قَبْلَ الْبَعْثِ سُدَفَ قُبُورِنَا و نَجِّنَا بِهِ مِنْ کُلِّ کَرْبٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ شَدَائِدِ أَهْوَالِ یَوْمِ الطَّامَّةِ وَ بَیِّضْ وُجُوهَنَا یَوْمَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ الظَّلَمَةِ فِی یَوْمِ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ  و اجْعَلْ لَنَا فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ وُدّاً و لَا تَجْعَلِ الْحَیَاةَ عَلَیْنَا نَکَداً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ کَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَکَ و صَدَعَ بِأَمْرِکَ  و نَصَحَ لِعِبَادِکَ. اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَبِیَّنَا صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَى آلِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَقْرَبَ الْنَّبِیِّینَ مِنْکَ مَجْلِساً و أَمْکَنَهُمْ مِنْکَ شَفَاعَةً  و أَجَلَّهُمْ عِنْدَکَ قَدْراً  و أَوْجَهَهُمْ عِنْدَکَ جَاهاً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و شَرِّفْ بُنْیَانَهُ و عَظِّمْ بُرْهَانَهُ و ثَقِّلْ مِیزَانَهُ  و تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ و قَرِّبْ وَسِیلَتَهُ و بَیِّضْ وَجْهَهُ  و أَتِمَّ نُورَهُ  و ارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَ أَحْیِنَا عَلَى سُنَّتِهِ و تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ خُذْ بِنَا مِنْهَاجَهُ و اسْلُکْ بِنَا سَبِیلَهُ واجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ، وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ  و أَوْرِدْنَا حَوْضَهُ  و اسْقِنَا بِکَأْسِهِ وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُبَلِّغُهُ بِهَا أَفْضَلَ مَا یَأْمُلُ مِنْ خَیْرِکَ وَ فَضْلِکَ وَ کَرَامَتِکَ، إِنَّکَ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ  و فَضْلٍ کَرِیمٍ. اللَّهُمَّ  اجْزِهِ بِمَا َ  بَلَّغَ مِنْ  رِسَالَاتِکَ و  أَدَّى مِنْ آیَاتِکَ و نَصَحَ لِعِبَادِکَ و جَاهَدَ فِی سَبِیلِکَ، أَفْضَلَ مَا جَزَیْتَ أَحَداً مِنْ مَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ، وَ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ الْمُصْطَفَیْنَ  و السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.[60]

 پروردگارا! مرا توفیق دادى که تلاوت کتاب تو را به پایان رساندم. نورى درخشان فرو فرستادى و گواه بر کتب دیگر گردانیدى و بر هر کلامى که بر خلق خواندى برترى دادى. فرقان است که به‌آن حلال را از حرام جدا کردى. قرآن است که شرایع و احکام خود را در آن آشکار کردى، کتابى است براى بندگان شکافته و روشن و وحى است که بر پیغمبرت محمد(ص) فرستادى. روشنائى است که برافروختى تا ما به فروغ آن در تاریکی­هاى ضلالت و جهل راه یابیم. درمان درد آن کس کردى که از روى اندیشه به‌آن گوش فرا دهد و با تصدیق آن را بشنود. ترازوى دقیق و درستى است که زبانه آن به چپ و راست نمى‏گراید. چراغ هدایتى است که فروغ آن در نظر بینندگان خاموش نمى‏گردد. رایت نجاتى است که هر کس در پى آن رود گمراه نمى‏شود و هر که چنگ در گوشه عصمت او زند، دست هلاکت بر او چیره نگردد. خدایا اکنون که توفیق تلاوت به ما مرحمت فرمودى و خشونت زبان ما را به سلاست عبارت آن نرم کردى، ما را از آن گروه گردان که آن را نیز چنانکه باید رعایت کردند و فرمانبردار تو گشتند. آیات محکم قرآن را از روى اعتقاد گردن نهادند، هم به متشابه آن ایمان آوردند و هم به ادله روشن. پروردگارا! بر پیغمبرت محمد صلى الله علیه و آله به جملگى آن را فرو فرستادى و همه عجایب آن را به او الهام فرمودى و تفسیر آن را به ما به میراث دادى و ما را بر کسى که علم قرآن ندارد، برترى بخشیدى نیروى ما را از او افزون کردى و رتبه ما را والاتر از او گردانیدى که تاب تحمل این علم نداشت. پروردگارا! همچنانکه دل‌های ما را براى نگاهدارى قرآن شایسته دیدى و بزرگى و فضل آن را به ما شناساندى، پس بر محمد که نخست مردم را به‌آن پند داد و بر خاندان او که گنجوران علم او هستندیند درود فرست و ما را درشمار‏ آن گروه گردان که قرآن را از جانب تو مى‏دانند تا در ایمان ما شک راه نیابد و از راه راست منحرف نشویم. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از آن کسان قرار ده که چنگ در ریسمان قرآن زنند و در حوادث شبهه‏ناک به سنگر محکم آن پناه برند و زیر سایه‏­سار آن بیاسایند و چون روشنى بامداد بدو راه شناسند و مانند پرتو تابناک سپیده‏دم از دستور او پیروى کنند و از فروغ چراغ او روشن شوند و راه حق از غیر او نجویند. پروردگارا! همچنانکه محمد صلى الله علیه و آله را به سبب قرآن چون درفش هدایت برافراشتى تا به سوى تو راه نماید و خاندان او را در روشى پسندیده سالک گردانیدى، پس بر محمد و آل او درود فرست و قرآن را دست‏آویزى گردان براى ما که به والاترین منازل کرامت رسیم و نردبانى که تا جایگاه امن و آسایش بالا رویم و به پاداش آن در عرصه‏ى قیامت رستگار شویم و به موجب آن به نعمت سراى جاودانى درآییم. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و بار گناهان را به سبب قرآن از دوش ما فروافکن و ما را خصال نیکوکاران بخش و پیرو آنان گردان که در ساعات شب و آغاز و انجام هر روز به عبادت تو برمى‏خیزند تا به برکت آن ما را از هر آلودگى پاک کنى و تابع آن‌ها قرار ده که از روشنى او بهره‏مند شدند و آرزوى دنیا ایشان را از عمل آخرت باز نداشت و به فسون و نیرنگ فریبشان نداد تا از کار درمانند. پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست و قرآن را در تاریکی­هاى شبهاى تیره مونس ما کن و آن را پاسدار ما گردان که از نیرنگ شیطان و وسوسه‏ى او، ما را نگاهدارد و پاى ما را از رفتن به سوى معاصى بربندد و زبان ما را از بیهوده‏گویى بى‏گزند و آسیب، گنگ گرداند و اعضاى تن ما را از گناهان باز دارد و آنچه را که پرده‏ غفلت درنوردیده و از دیده‏ اعتبار او پنهان کرده است، بگشاید تا دل‌هاى عجایب آن را نیک دریابد و امثال عتاب‏آمیز آن که کوههاى سخت از حمل آن عاجزند، در دل ما نشیند. پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست و به قرآن ظاهر ما را آراسته دار و صفحه اندیشه‏ ما را از وسوسه‏ها پاک کن و آلودگى دل‌هاى ما را به قرآن بشوى و بندِ بار سنگین گناه را از ما بگسل و پریشانى کارهاى ما را به سامان آور و آن­هنگام که هنگامه‏ عرض اعمال است در گرمگاه روز قیامت، سوز تشنگى ما را به قرآن فرو نشان و در سهمناک­ترین روز که رستاخیز ماست به سبب قرآن جامه‏ امان بر ما بپوشان. پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست و به قرآن تنگدستى ما را جبران کن که محتاج نباشیم و آسایش زندگى و فراوانى روزى نصیب ما کن و از سرشت بد و خوى زشت بر کنار دار و از پرتگاه کفر و داعیه‏ نفاق حفظ کن تا قرآن در آن روز ما را سوى خشنودى و بهشت تو کشاند و در دنیا از خشم و نافرمانى تو بازدارد و نزد تو گواهى دهد که ما حلال آن را حلال دانستیم و حرام آن را حرام. پروردگارا! درود بر محمد و آل او فرست و سختى جان کندن را هنگام احتضار به برکت قرآن بر ما سهل گردان و آن ناله‏هاى پر­مشقت و پیچیدن نفسها در گلو را وقتى که جان به­ ترقوه مى‏رسد بر ما آسان کن. آن­هنگام که گویند کیست درمان کننده؟ و فرشته‏ى مرگ براى گرفتن جانها از پشت پرده‏هاى غیب خویش را بنماید و از کمان مرگ تیرهاى وحشتناک فراق سوى جان­ها پرتاب کند و جامى به طعم شرنگ از زهر ناب پرورده سازد، که هنگام بار بستن سوى آخرت فرا رسیده است. کردارها چون طوق بر گردنها بسته و خانه گور تا روز قیامت جاى ماندن ما خواهد بود. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و فرود آمدن این سراى نو را بر ما مبارک گردان که باید در آن پوسیده شویم و دیر­زمانى میان طبقه‏هاى گِل نمناک، درنگ کنیم و خانه گور را پس از مفارقت دنیا بهترین منزل ما قرار ده و تنگى لحد را براى ما فراخ کن و به گناهان بزرگ در پیشگاه حاضران عرصات ما را رسوا مساز و به حرمت قرآن در آنجا که عمل‌ها را بر تو عرضه مى‏دارند به خوارى مقام ما رحم کن و آنگاه که گذرگاه دوزخ زیر پاى گذرندگان آن مى‏لرزد گام­هاى ما را استوار گردان و از لغزش بازدار و از هر اندوهى در روز قیامت و از عقبات سهمگین و سخت آن گیر و دار برهان. در آن روزِ پشیمانى و افسوس که روى ستمگران سیاه شود، روى ما را سفید گردان و دوستى ما را در سینه‏ مؤمنان جاى ده و زندگى را بر ما بى‏رنج و سختى بگذران. پروردگارا! بر محمد درود فرست که بنده‏ تو و پیغمبر توست و پیغام تو را برسانید و فرمان تو را آشکار کرد و خیرخواه بندگانت تو بود. خدایا پیغمبر ما را که درود شما نثار او و خاندانش باد در روز قیامت از همه‏ پیغمبران به خود نزدیکتر گردان و شفاعت او را بیش از آنان بپذیر و رتبه او را فزونتر و آبروى او را بیشتر کن. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست و پایه‏ او را والا و حجت او را بزرگ و ترازوى او را سنگین گردان و شفاعت او را بپذیر و وسیلت او را نزدیک کن و روى او را سفید و روشنائى او را کامل و رتبه‏ او را بلند ساز و ما را بر سنت او زنده بدار و بر دین او بمیران و به روش او بَر و در راه او سالک گردان و از فرمانبران او قرار ده و در زمره‏ پیروان وى محشور فرما و بر حوض او وارد کن و از جام او بنوشان. پروردگارا! درود بر محمد و آل او فرست، درودى که به‌آن او را به بهترین آرزو رسانى از خیر و فضل و کرامت که تویى صاحب بخشایش و گشایش بسیار و فضل عظیم. پروردگارا! او را در برابر اینکه پیغام­هاى تو را بگذارد و آیات تو را رسانید و بندگان تو را خیرخواهى کرد و در راه تو کوشید پاداشى ده بهتر از آنچه فرشتگان مقرب و پیغمبران مرسل و برگزیده را دادى. درود و رحمت خدا بر او و خاندانش پاکش باد.[61]



[1] - الوسائل: كتاب نماز، ابواب قرائت قرآن، باب 1، ح4، 5، 6، 11، 15، 16.

[2] - همان منبع: باب 5، ح1.

[3] - همان منبع: باب 2، ح3.

[4] - همان منبع: باب 3، ح3.

[5] - همان منبع: باب 3، ح2،   4، 6.

[6] - الوسائل: باب4، ح1.

[7] - الوسائل: باب5، ح3، 2.

[8] - بخش آخر این حدیث در متن کتاب( کان من الاولین) نقل سده بود که با رجوع به بکی از منابع (بحارالانوار ج89/187) بخش آخر(کان من الابرار) ثبت شده بود که به محتوی حدیث نزدیکتر بود، لذا در متن ترجمه اصلاح گردید.(م)

[9] - همان.

[10] - جامع احاديث الشيعه: كتاب نماز، ابواب قرائت، باب3، ح19.

[11] - جامع احاديث شيعه: كتاب طهارت، ابواب زيارت قبور، باب 2 و در آن ده حديث موجود است.

[12] - الوسائل: باب6، ح1.

[13] - الوسائل: باب7، ح1، 2.

[14] - آنان همان كساني هستند كه قواعد تجويدي را كه خود وضع كرده­اند به دقت رعايت مي­كنند اما از معاني آنچه مي­خوانند غافل هستند.

[15]  الوسائل: باب8، ح3، 1.

[16] - الوسائل: باب8، ح1.

[17] - الوسائل: باب11، ح2.

[18]- الوسائل: باب 11، ح9.

از شافي در شرح اصول كافي از شيخ عبدالحسين مظفر.

[19] - الوسائل: باب 11، ح1.

[20] - الوسائل: باب 11، ح10.

[21] - الوسائل: باب 17، ح2.

[22] - الوسائل: باب12، ح3.

[23] - الوسائل: باب13، ح3، 1.

[24] -الوسائل: باب14، ح2، 1.

[25] - الوسائل: باب15، ح1.

[26]- الوسائل: باب15، ح2.

[27] - الوسائل: باب16، ح2.

[28] - الوسائل: باب 17، ح1.

[29] - الوسائل: باب 19، ح1.

[30] - الوسائل: باب 19، ح2.

[31] - الوسائل: باب19، ح6.

[32] - الوسائل: باب 19، ح4.

[33] - الوسائل، باب20، ح1.

[34]- الوسائل: باب21، ح1.

[35] - بقره: 121.

[36] - الوسائل: باب27، ح4.

[37] - الوسائل: باب22، ح1.

[38] - الوسائل: باب 22، ح1.

[39] - الوسائل: باب22، ح3.

[40] - الوسائل: باب25، ح1.

[41]- الوسائل: باب23، ح1.

[42] - الوسائل: باب24، ح1.

[43]- الوسائل: باب26، ح3.

[44]- الوسائل: باب26، ح4.

[45] - الوسائل: باب 27، ح1.

[46] - الوسائل: باب28، ح1.

[47] - آنچه در ماه رمضان قرائت كرده بود.

[48]-  الوسائل: باب 29، ح1.

[49] - الميزان في تفسير القرآن 3/ 71.

[50] - الوسائل: باب 27، ح6.

[51] - خطبه 158 از جزء نخست.

[52] - الوسائل: باب 37، ح1.

[53] - ارشاد القلوب ديلمي: 78.

[54]- الوسائل: باب18، ح2.

[55] - الوسائل: باب27، ح4.

[56] - الوسائل: باب18، ح20.

[57] - بقره: 121.

[58] - الميزان: 20/ 262.

[59]- نهج البلاغه: خطبه 110.

[60] - صحیفه سجادیه:دعای امام(ع) بعد از ختم قرآن.

[61] - صحیفة سجادیة، دعای امام سجاد(ع) به هنگام ختم قرآن.