جاهليت امروز

| |زمان مطالعات : 409
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

جاهليت امروز

بر اساس مفهومي كه قرآن از جاهليت ارائه مي­دهد، بشريت امروز در جاهليت جديدي زندگي مي­كند- گر چه برخي آن را اسلام نام مي­نهند- زيرا قرآن جاهليت را دوره زماني خاصي كه با طلوع خورشيد اسلام پايان يافت به شمار نمي­آورد، بلكه جاهليت، حالتي اجتماعي است كه امت در آن سقوط كرده و جامعه در صورت روي­گرداني از دين خداوند سبحان به اين بيماري باز مي­گردد: «أَ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُون[1]‏: آيا حكم جاهليت را مى‏جويند؟ براى آن مردمى كه اهل يقين هستند چه حكمى از حكم خدا بهتر است؟». قرآن كريم با نزول اين آيه نسبت به وقوع آن هشدار داده است: «وَ لاتَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏[2]: و مانند دوره جاهليت پيشين با آرايش و خودآرايى بيرون نياييد». مضمون آيه گويي موجودیت جاهليت دومي را اعلام کند و اين همان جاهليتي است كه بشر امروز به نحسي، تيره­روزي و بدبختي آن گرفتار است، بلكه جاهليت امروز تمام زشتی‌های جاهليت­هاي گذشته را در خود جمع کرده است، زیرا قوي حق ضعيف را مي­خورد، هم­جنس­بازي قانون رسمي شده و ازدواج بين دو جنس مذكر پذيرفته و مجاز شمرده مي­شود، عمل زنا با بوي نامطبوع خود و توحش حيواني و بيماري­هاي كشنده­اي چون ايدز و مانند آن در همه نقاط جهان فراگير شده است. كم فروشي با همه اشكال خود نه فقط در حد افراد جامعه بلكه در سطح كشورها گسترش يافته است به­گونه­اي كه در روابط ميان جوامع بشري هيچ انصافي وجود ندارد و این عمل با اصطلاح (يك پيمانه در برابر دو پيمانه) نام گرفته است. علماء ديني، راهبان‏ و ديگر سردمداران ضلالت و گمراهي از شياطين جن و انس را كه براى فريب يكديگر، سخنان آراسته القا مى‏كنند و حلال خدا را حرام و حرام او را حلال مي­شمرند به جاى خداوند، پروردگاران خويش برمي­گزينند. خداياني كه به جاي خداوند پرستش مي­شوند، بسيار بوده و فقط محدود به بت سنگي نمي­شود، بلكه افكار شيطاني به‌طور مدام افزايش يافته و شياطين انس و جن براى فريب يكديگر همواره گفتارى به ظاهر آراسته و دلپسند به يكديگر القاء    مى‏كنند و از راه راست الهي باز مي­دارند: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لاتَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ[3]: من نيز البته در كمين بندگانت در سر راه راست تو مى‏نشينم. آن­گاه از پيش روى و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در­مى‏آيم (و هر يك از قواى عامله و ادراكى آن‌ها را به ميل باطل مى‏كشم) و بيشتر آنان را شكر­گزار نعمتت نخواهى يافت‏» «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجا[4]: و بر سر هر راهى منشينيد كه (مردم را) بترسانيد و كسانى را كه به آن ايمان آورده‏اند از راه خداوند باز داريد و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهيد» و چه بسيار هستند كساني كه مؤمنان را از راه الهي بازداشته و خود کجی و ناراستی می­طلبند، فطرت‌های پاکی که فاسقان و بی­دین­ها در مسير بورس­هاي اقتصادي كه آب دهان برايش روان مي­شود یا به سمت هنرپيشگاني كه عملكردي جز نابودي اخلاق و ارزش­هاي اجتماعي و غير آن ندارند، برایشان دام­هاي فريب و فتنه را پهن مي­كنند.

تمام اين موارد از ويژگي­هاي جاهليت امروز و در هر زمان و مكاني است. مفهوم جاهليت يكي از مفاهيم قرآني است كه بايد دريافت و درك شود.

براي توضيح بيشتر، ميان باورها و عملكردهاي جاهليت نخست و جاهليت امروز مقايسه­اي کرده و با اين توضيح به دنبال اهدافي چند هستم:

1-­ ويرايش مفاهيم و اصطلاحات قرآني، درك مفاهيم مورد نظر قرآن از آن‌ها و زدودن غبار انبوه از اين مفاهيم كه بر اثر غفلت از قرآن و تكيه بر عقل بدون مراجعه به قرآن بر آن نشسته است.

2- درك نياز به قرآن. اگر بدين نكته پي بريم كه بشريت به جاهليت نخست خود بازگشته است، پس نيازمند بازگشت قرآن است تا با از سرگيري نقش خود او را به سمت اسلام حقيقي رهنمون شود.

3- تحكيم انديشه مهدويت _جان­هاي ما فداي ايشان باد_ و ارائه راهكارهاي عملي در اين جهت؛ زیرا با بازگشت بشريت به جاهليت نخستين، قرآن به تنهايي نمي­تواند نقش خود را براي نجات آن ايفا كند و ناگزير از حافظي است كه آن را به منصه ظهور و واقعيت رساند، همان‌گونه که رسول خدا(ص) چنین کرد و اين شخص بايد ويژگي­هايي مانند پيامبر(ص) داشته باشد هر چند كه پس از او به دليل پايان نبوت، پيامبری نباشد. چنين ويژگي­هايي فقط در وجود حضرت حجه بن الحسن گرد آمده است. آري اين موارد، تحقق نشانه­هاي ظهور آن حضرت و فرا رسيدن روز موعود[5] آن است كه شرح مفصل اين سخن در بحث ويژه آن حضرت(عج) خواهد آمد.



[1] - مائده: 50.

[2] - احزاب: 33.

[3] - اعراف: 16- 17.

[4]-  اعراف: 86.

[5] -در خبرها آمده است كه آن حضرت (عح) اسلام و قرآن جديدي مي­آورد اما اين به مفهوم دلالت مطلق آن نيست زيرا ايشان از گستره اسلام و قرآن جد خويش خارج نمي­شوند، بلکه مقصود اين است كه آن حضرت غبار را از قرآن تكانده و بار سگین سختی­ سال­ها را از آن مي­زدايد و آن را دوباره به زتدگي باز مي­گرداند.