قرآن خود را توصيف مي­كند

| |زمان مطالعات : 468
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

قرآن خود را توصيف مي­كند

 

اما مهم­تر از تمام اين مباحث آن است که برخي آياتي را كه قرآن كريم به وسيله آن‌ها خود را توصيف مي­كند، براي شما بيان كنم، زیرا قرآن خود به‌آن آگاه­تر بوده و كلام بهترين گويندگان است و از این آيات شأن والا و آثار و بركات بزرگ اين كتاب شناخته می­شود این آیات عبارتند از:

1-«هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِين[1]‏: اين آيات حجت و بيانى است براى (عموم) مردم و راهنما و پند براى پرهيزكاران».

2- «ِإنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنِينَ خَصِيم[2]: (اى پيغمبر) ما قرآن را به حق به سوى تو فرستاديم تا به آنچه خدا (به وحى خود) بر تو پديد آورده ميان مردم حكم كنى و نبايد به نفع خيانتكاران (با مؤمنان) به خصومت برخيزى».

3- «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْجاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً *فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ اعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِراطاً مُسْتَقِيما[3]: اى مردم! يقيناً از سوى پروردگارتان براى شما برهان [و دليلى چون پيامبر و معجزاتش‏] آمد؛ و نور روشنگرى [مانند قرآن‏] به سوى شما نازل كرديم* اما كسانى كه به خدا ايمان آوردند و به او تمسّك جستند به زودى آنان را در رحمت و فضلى از سوى خود درآورد و به راهى راست به سوى خود راهنمايى مى‏كند».

4- «قَدْجاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيم‏[4]: بي­ترديد از جانب خدا براى (هدايت) شما نورى (عظيم) و كتابى آشكار آمد* خدا به‌آن كتاب هر كس را كه از پى خشنودى او رود به راههاى سلامت هدايت كند و آنان را از تاريكى‏هاى (جهل و گناه) بيرون آورد و به عالم نور داخل گرداند و به راه راست رهبرى كند».

5- «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم[5]‏: و اگر آنان تورات و انجيل و آنچه را از پروردگارشان به سوى آن‌ها فرو فرستاده شده است، بر­پا مى‏داشتند از نعمت‏هاى آسمانى و زمينى برخوردار مى‏شدند؛ برخى از ايشان امتى ميانه‏رو هستند و بسيارى از آنان آنچه انجام مى‏دهند زشت است‏».

6- «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَالْإِنْجِيلَ وَما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُم‏[6]: بگو: اى اهل كتاب! تا تورات و انجيل و آنچه را از پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است بر پا نداريد بر حق نيستيد».

7- «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ء[7]: ما در اين كتاب، هيچ چيز را فرو نگذاشته‏ايم».

8- ‏وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَك‏[8]: و اين كتاب خجسته‏اى است كه آن را فرو فرستاده‏ايم».

9-‏ «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‏[9]: و چون قرآن خوانده شود به‌آن گوش فرا دهيد و خاموش بمانيد باشد كه بر شما بخشايش آورند».

10- «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِين‏[10]: اى مردم! براى شما پندى از سوى پروردگارتان و شفايى براى دل‌ها و رهنمود و بخشايشى براى مؤمنان آمده است».

11- «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيرا[11]: بى‏گمان اين قرآن به آيين استوارتر رهنمون مى‏گردد و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مى‏دهند مژده مى‏دهد كه پاداشى بزرگ دارند».

12- «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هاد[12]: خداوند است كه بهترين گفتار را (به­گونه) كتابى (با آياتى) همانند دوگانه (يعنى مكرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‏هاى آنان كه از پروردگار خويش مى‏هراسند از آن به لرزه مى‏افتد سپس با ياد خداوند پوست‏ها و دل‌هاشان نرم مى‏شود؛ اين رهنمود خداوند است كه با آن هر­كه را بخواهد راهنمايى مى‏كند و هر­كه را گمراه گذارد رهنمونى نخواهد داشت».

13- «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ * لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيد[13]: به راستى آن كتابى است ارجمند* در حال و آينده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‏اى است».

14- «اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ[14]: خداوند است كه كتاب را به حق و ترازو را فرو فرستاد».

15- «وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيم‏[15]: و بى‏گمان آن نزد ما در اصل كتاب، فرازمندى فرزانه است».

16- «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِين‏[16]: و هر كه از ياد خدا (و حكم قرآن) رخ بتابد شيطانى را بر او برانگيزيم تا يار و همنشين دايم وى باشد».

17- «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيم‏*وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُون[17]:‏ پس به قرآنى كه تو را وحى مى‏شود تمسّك كن كه البته تو به راه راست (و طريق حق) هستى * و قرآن براى تو و (مؤمنان) قومت شرف و نام بلندى است و البته شما امت را باز مى‏پرسند كه با قرآن چه كرديد؟».

18- «هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُون[18]: ‏اين قرآن براى عموم مردم مايه بصيرت بسيار و براى اهل يقين موجب هدايت و رحمت پروردگار است‏».

19- «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها[19]: آيا منافقان در آيات قرآن تفكر نمى‏كنند يا بر دل­هاشان خود قفل‏هاى جهل و نفاق زده‏اند».

20- «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيد[20]: ق (قسم به قدس و قدرت و) قسم به قرآن با مجد و عظمت‏».

21- «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ[21]: و ما قرآن را براى وعظ و اندرز بر فهم آسان كرديم آيا كسى هست كه از آن پند گيرد؟».

22- «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ‏* فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ* لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون[22]: ‏كه اين قرآن كتابى بسيار بزرگوار و سودمند و گرامى است* كه در لوح محفوظ سرّ حق مقام دارد* كه جز دست پاكان (و فهم خاصّان) به‌آن نرسد».

23- «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ[23]‏: آيا هنگام آن نرسيده است که دل­های مؤمنان از ياد خداوند و از آنچه از سوى حق فرو فرستاده شده است فروتنى يابد و مانند كسانى نباشند كه پيش از اين به آنان كتاب (آسمانى) دادند اما روزگار بر آنان به درازا كشيد و دل­هاشان سخت شد و بسيارى از آنان بزهكار بودند؟».

24- «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون[24]‏: اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‏كرديم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشيده مى‏ديدى و اين مثل‏ها را براى مردم مى‏زنيم تا بينديشند».

25- «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلا* إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلا[25]: و قرآن را آرام و روشن بخوان‏ * ما سخنى سنگين را به زودى بر تو فرو مى‏فرستيم».

26- «بَلْ هُوَ قرآن مَجِيدٌ* فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ[26]: بلكه اين كتاب قرآن بزرگوار و ارجمند الهى است * كه در لوح محفوظ حق (و صفحه عالم ازلى) نگاشته است‏».

27- «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ * وَما هُوَ بِالْهَزْلِ[27]‏:كه قرآن به حقيقت كلام جدا كننده (حق از باطل) است * و هرگز سخن هزل بيهوده نيست‏».

28- «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً * قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِين‏ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَنا[28]: ستايش و سپاس مخصوص خداست كه بر بنده خاص خود (محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) اين كتاب بزرگ (قرآن) را نازل كرد و در آن هيچ نقص و كژى ننهاد * كتابى است در نهايت استوارى تا (به اين كتاب بزرگ خلق را) از عذاب سخت خود بترساند و اهل ايمان را كه اعمال آن‌ها نيكوست به اجر بسيار نيكو بشارت دهد».

29- «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ‏[29]: و ما بر تو اين كتاب (قرآن عظيم) را فرستاديم تا حقيقت هر چيز را روشن كند و براى مسلمين هدايت و رحمت و بشارت باشد».

30- «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى[30]:‏ و هر كس از ياد من اعراض كند همانا (در دنيا) معيشتش تنگ شود و روز قيامتش نابينا محشور كنيم».

آيات مذكور برخي ويژگي­ها و آثار نيكي است كه قرآن با آن‌ها وصف مي­شود. قرآن كتاب پربركت، ارجمند، بزرگ، گرانقدر و روشنگر، راهنما، اندرز و رحمت و شفا و پند و نور است كه به حق نازل شده، تا بین مردم به حق حکم کند و مؤمنان را وارد فضل و رحمت الهي كرده و آنان را به راه راست هدايت كند و كتابي بلند قدر و خردمندانه، بصيرت آفرين براي مردم، گفتاري گرانبار و جدا كننده بوده و شوخي و بيهوده نيست؛ بنابراین قرآن- يعني حقايق آن كه اين الفاظ به عنوان ظرفي براي آن‌ها قرار داده شده و به مثابه مثال­هايي براي نزديك كردن اين حقايق و معاني ژرف به اذهان مردم هستند- در كتاب پنهان (علم الهى) در لوح محفوظي است كه كسي آن را لمس نكرده است و حقايق واقعي آن را به صورت كامل درك نكنند مگر افرادي كه از گناه، عصيان و لغزش پاك گشته و هر نوع آلودگي از آيينه قلب آنان زدوده شده است به­گونه­اي كه صفحه اين لوح محفوظ را به صورت كامل انعكاس مي­دهد، اما ديگران فقط به اندازه كمال خود شايسته دريافت قرآن هستند: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها[31]: خدا از آسمان آبى نازل كرد كه در هر رودى به قدر وسعت و ظرفيتش سيل آب جارى شد».

مردم به تدبر در قرآن، شمرده و آهنگين خواندن آن و نيز تمسك و گوش سپردن به‌آن امر شده­اند و اگر اين كتاب از طرف كسي غير از خدا بود، اختلاف و تفاوت بسياري در آن مي­يافتند؛ بنابراین اگر مردم امر قرآن را برپاي دارند و به‌آن تمسك جويند از نعمت‏هاى آسمانى و زمينى برخوردار مى‏شوند و دل‌هاي آنان خاشع و فرمانبردار گردد و شايسته فضل و احسان الهي شوند، اما اگر از آن روي گردانند، زندگي مشقت باري خواهند داشت و شياطين مدام آنان را به سوي خود مي­خوانند تا سرانجام همنشينشان شوند. دل‌هاي آنان چنان سخت مي­شود كه گويي سنگ‏ و بلكه سخت‏تر از آن است، زيرا بى‏گمان از این سنگ‏ها جويبارها نمى‏جوشد و این قبلهای بسان سنگ از بيم خداوند فرو نمى‏غلتد و اين دل‌هاي دور از قرآن و ياد خداوند سبحان، سخت و نفوذ­ناپذير بوده و قطره­اي از جويبارهاي شناخت و معرفت در آن‌ها جاري نمي­شود: « وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون[32]:‏ و اين مثل‏ها را براى مردم مى‏زنيم تا بينديشند».



[1] - آل عمران: 138.

[2] - نساء: 105.

[3] - نساء: 174- 175.

[4] - مائده: 15- 16.

[5] - مائده: 66.

[6] - مائده: 68.

[7] - انعام: 38.

[8] - انعام: 92.

[9] - اعراف: 204.

[10] - يونس: 57.

[11] - اسراء: 9.

[12] - زمر: 23.

[13] - فصلت: 41- 42.

[14] - شوري: 17.

[15] - زخرف: 4.

[16] - زخرف: 36.

[17] - زخرف: 43- 44.

[18] - جاثيه: 20.

[19] - محمد: 24.

[20] - ق: 1.

[21] - قمر: 40.

[22] - واقعه: 77- 79.

[23] - حديد: 16.

[24] - حشر: 21.

[25] - مزمل: 4- 5.

[26] - بروج: 21- 22.

[27] - طارق: 13- 14.

[28] - كهف: 1- 2.

[29] - نحل: 89.

[30] - طه: 124.

[31] - رعد: 17.

[32] - حشر: 21.