آغاز سخن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
حمد و سپاس فراوان خداي را آن گونه كه او را سزد و سلام و درود بيپايان خداوند بر رسولش و امامان با بركت از خاندان او.
«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»[1]: پروردگارا، سينهام را براى من گشاده گردان و كار مرا آسان ساز و گره از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند.
آغاز سخن:
مردم چنين عادت كردهاند كه سمينارها، همايشها، ديدارها، برنامههاي راديو و تلويزيوني را با تلاوت آياتي از قرآن كريم آغاز کنند تا بهآن تبرّك جسته و تکریم و احترام آن را بهجایآورند، تا جایی كه چنين روندي در ميان غيرمسلمانان نيز جريان دارد که بیانگر شكوه و عظمت اين كتاب آسماني حتي در دلهاي دشمنان آن است. پس چه نيكوست كه ما طلاب اين حوزه شريف نيز دروس خود را با قرآن كريم آغاز کنیم که بايستی گشايشي آگاهانه و اثربخش با روح قرآن و معاني و مفاهيم آن باشد نه افتتاحي صوري و ظاهري كه گويي فقط ترنم سرودي یا افسوني براي دفع چشم زخمي است.
شکایت قرآن
مناسب ديدم سخن خويش را با حديثي از امام جعفر صادق(ع) كه در دو كتاب الكافي و الخصال[2] روايت شده است، آغاز كنم. ايشان ميفرمايند: «ثلاثة يشكون إلي الله عزّ وجل مسجد خراب لايصلّي فيه اهله وعالم بين جهّال و مصحف معلق قد وقع عليه الغبار لايقرأ فيه: سه گروه به خداي عز و جل شكايت ميكنند: مسجد خرابي كه اهلش در آن اقامه نماز نميكنند، دانشمندي كه ميان افراد نادان تنها مانده و قرآن رها شدهاي كه غبار بر آن نشسته و خوانده نميشود». آشكارترين مصاديق انسانهاي عالم و دانشمند، اهلبیت(ع) و به ويژه امام عصر، قائم به امر الهي _ جانهاي ما فداي ايشان باد_ هستند؛ بنابراین سه گروهي كه شكايت ميكنند، قرآن، عترت پيامبر(ص) و مسجد هستند كه حديث ديگري از پيامبر(ص) گواه اين موضوع است: «يجيء يوم القيامة ثلاثة يشكون: المصحف والمسجد والعترة يقول المصحف يا رب حرفوني ومزقوني و يقول المسجد: يا ربّ عطّلوني وضيّعوني وتقول العترة يا رب قتلونا وطردونا وشرّدونا، فأجثو للركبتين في الخصومة فيقول الله عزّ وجل لي: أنا أولي بذلك منك[3]: در عرصه قيامت سه گروه به محضر خداوند شكايت ميكنند: قرآن، مسجد و عترت. قرآن ميگويد: پروردگارا! مرا تحريف و پاره پاره كردند. مسجد نيز ميگويد: پروردگارا! مرا رها كرده و به من بيتوجهي کردند، اهلبیت نيز شكايت ميكنند كه پروردگارا! ما را كشتند و آواره و تبعيد كردند، پس من براي دادخواهي به پا ميخيزم كه خداي عز و جل ميفرمايد: من از تو به اين دادخواهي سزاوارتر هستم».
از اين حديث بيش از يك مطلب برداشت ميشود:
نخست اينكه: پايههاي نظام امت مسلمان و اركان موجوديت جامعه اسلامي اين اجزاء سهگانه هستند و بدينجهت بر آنها تمركز شده است. سخن گفتن دراینباره به همان مفهوم حديث مشهور ثقلين است: «إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي أهل بيتي ما إن تمسكتم بهما لن تظلوا أبداً و قد نبأني اللطيف الخبير أنهما لن يفترقا حتي يردا عليَّ الحوض يوم القيامة[4]: من در ميان شما دو گوهر گرانبها به امانت ميگذارم: كتاب خدا و اهلبیتم تازمانیکه به آنها تمسك جویید، هرگز پس از من گمراه نميشويد. خداوند نكتهبين و آگاه به من خبر داده است كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نميشوند تا اينكه روز قيامت کنار حوض كوثر بر من وارد شوند». اين دو گوهر گرانبها همان دو مورد از اين سه ركن هستند، اما مورد سوم یعنی مسجد، همان مكاني است كه اين دو گوهر گرانبها از خلال آن در جامعه نقش خود را ايفا ميكنند و در فضاهاي مقدس آن با امت ارتباط برقرار ميكنند.
دوم: آگاهي دادن نسبت به اين موضوع كه امت اسلامي از اين سه ركن روي گردان شده و به آنها پشت خواهند کرد. از اين رو پيامبر(ص) از اين شكايت به عنوان حقيقتي واقعيتپذير خبر داده و امت اسلامي را از اين غفلت و کوتاهی برحذر داشته است. ايشان در بيان مجازات آن، چنان اهميت نشان ميدهند بهگونهاي كه خداوند بلندمرتبه مدعي دادخواهي آنهاست و او داور عادل است. تا زمانیكه اين اجزاء سهگانه، اركان موجوديت مسلمانان را تشكيل ميدهند، غفلت و کوتاهی در حق آنها به مفهوم محو و نابودي اين كيان است؛ بنابراین ضروري است به هر يك از اين سه ركن، فصلي ويژه اختصاص دهیم تا تأثیر آن در زندگي امت اسلامي و زيان بزرگ اين امت در صورت روي گرداني از آن و روشهاي كاربرد نقش هر يك در زندگي مسلمانان را به تفصیل بیان کنیم. وظيفه خود ميدانم براي اقامه اين شكايات سهگانه، خود را به تعبير امروزي مدعيالعموم قلمداد كنم و ابتدا از شكايت ثقل الله الاکبر(گوهر گرانبهاي بزرگتر) يعني قرآن كريم كه ريسمان گسترانيده از جانب خداوند به سمت بندگانش است، آغاز كنم. شكايتي كه رسول خدا(ص) در روز قيامت چنين اقامه میکند: (وَقالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً:[5] در آن روز رسول(ص) (به شكوِه از امت در پيشگاه پروردگار) عرض كند: بارالها (تو آگاهى كه) امّت من اين قرآن را به كلّى متروك و رها كردند. پیامبر(ص) آنهنگام كه دليل انحراف امتهاي پيشين كه همان ترك دستورات الهي نازل شده بر آنان بود را برای مسلمانان بيان كردند، آنان را از اين خطر برحذر داشتند. خداوند متعال دراینباره فرمود: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُم[6]: (اى پيغمبر) بگو: اى اهل كتاب، شما ارزشى نداريد تا آنكه به دستور تورات و انجيل و قرآنى كه به شما از جانب خدا فرستاده شده قيام كنيد». پس هر كه به قرآن تمسك جويد، راه رسيدن به خداوند را پيموده است و هر كه از آن روي گرداند، هلاك و نابود ميشود.
منشأ اين شكايت، رويگرداني جامعه مسلمين حتي افراد متعهد[7] از تلاوت قرآن و اهتمام بهآن و تأمل و تدبر در آياتش است، گذشته از اينكه آنان جايگاه روشنگري و رهبری و سرمشق بودن قرآن در زندگی را در نظر نميگيرند تا چراغ و راهنمايي براي جويندگان طريق هدايت در تمام مراحل زندگي خويش باشد از اين رو قرآن نزد آنان به فراموشي سپرده شده و آن را جز اندك زماني در ماه مبارك رمضان ياد نميكنند؛ البته ما بر توجه و اهميت فراوان به قرآن در اين ماه مبارك، به دليل پيوند عميقي كه ميان آن دو وجود دارد، تشويق و تأكيد ميكنيم بهگونهاي كه در این حديث نيز آمده است: «براي هر چيز بهاري است و بهار قرآن ماه رمضان است» اما اين بهآن مفهوم نيست كه در ماههاي ديگر قرآن را واگذاريم یا بسيار كم بهآن بپردازيم.
[1] - طه:25-28.
[2]- الكافي: كتاب فضل القرآن، باب قرائت القرآن فی المصحف، ج3. الخصال:1: 142 أبواب سه گانه.
2- الوسائل: كتاب نماز، مج3، ابواب احكام مساجد، ب5، ج2.
[4] - رجوع شود به منابع آن در كتب عامه، كتاب مراجعات سيد شرف الدين.
[5] - فرقان: 30.
[6] - مائده: 68.
[7] - تعدادي از نمونههاي تصادفي از طلاب متقاضی پذيرش در حوزه شريف، را جهت سنجش ميزان ارتباط آنان با قرآن مورد مطالعه قرار دادم. در ابتدا چنين مينمود كه اين طلاب داراي مرتبهاي از درك و ايمان هستند كه آنان را به انتخاب اين راه سوق داده است؛ اما در نهايت دريافتم كه برخي از آنان حتي يك بار هم قرآن را ختم نكرده است. يكي از آنان كه سخنران منبر هم بود، فقط دو بار در طول زندگي خويش قرآن را ختم نموده و بسياري از آنان سورههاي پراكندهاي را در مناسبات و مراسم مذهبي ميخوانند. البته اين موضوع فقط در سطح تلاوت قرآن است، اما در سطح درك و فهم معاني و درنگ و تأمل در باب مفاهيم و مضامين آن، ناداني و ناآگاهي كامل وجود دارد.