آغاز سخن

| |زمان مطالعات : 388
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

حمد و سپاس فراوان خداي را آن گونه كه او را سزد و سلام و درود بي­پايان خداوند بر رسولش و امامان با بركت از خاندان  او.

«رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي‏ وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي‏ يَفْقَهُوا قَوْلِي»[1]: پروردگارا، سينه­ام را براى من گشاده گردان و كار مرا آسان ساز و گره از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند.

آغاز سخن:

مردم چنين عادت كرده­اند كه سمينارها، همايش­ها، ديدارها، برنامه­هاي راديو و تلويزيوني را با تلاوت آياتي از قرآن كريم آغاز کنند تا به‌آن تبرّك جسته و تکریم و احترام آن را به‌جای‌آورند، تا جایی كه چنين روندي در ميان غير­مسلمانان نيز جريان دارد که بیانگر شكوه و عظمت اين كتاب آسماني حتي در دل‌هاي دشمنان آن است. پس چه نيكوست كه ما طلاب اين حوزه شريف نيز دروس خود را با قرآن كريم آغاز کنیم که بايستی گشايشي آگاهانه و اثربخش با روح قرآن و معاني و مفاهيم آن باشد نه افتتاحي صوري و ظاهري كه گويي فقط ترنم سرودي یا افسوني براي دفع چشم زخمي است.

شکایت قرآن

مناسب ديدم سخن خويش را با حديثي از امام جعفر صادق(ع) كه در دو كتاب الكافي و الخصال[2] روايت شده است، آغاز كنم. ايشان مي­فرمايند: «ثلاثة يشكون إلي الله عزّ وجل مسجد خراب لايصلّي فيه اهله وعالم بين جهّال و مصحف معلق قد وقع عليه الغبار لايقرأ فيه: سه گروه به خداي عز و جل شكايت مي­كنند: مسجد خرابي كه اهلش در آن اقامه نماز نمي­كنند، دانشمندي كه ميان افراد نادان تنها مانده و قرآن رها شده­اي كه غبار بر آن نشسته و خوانده نمي­شود». آشكارترين مصاديق انسان­هاي عالم و دانشمند، اهل‌بیت(ع) و به ويژه امام عصر، قائم به امر الهي _ جان­هاي ما فداي ايشان باد_ هستند؛ بنابراین سه گروهي كه شكايت مي­كنند، قرآن، عترت پيامبر(ص) و مسجد هستند كه حديث ديگري از پيامبر(ص) گواه اين موضوع است: «يجيء يوم القيامة ثلاثة يشكون: المصحف والمسجد والعترة يقول المصحف يا رب حرفوني ومزقوني و يقول المسجد: يا ربّ عطّلوني وضيّعوني وتقول العترة يا رب قتلونا وطردونا وشرّدونا، فأجثو للركبتين في الخصومة فيقول الله عزّ وجل لي: أنا أولي بذلك منك[3]: در عرصه­ قيامت سه گروه به محضر خداوند شكايت مي­كنند: قرآن، مسجد و عترت. قرآن مي­گويد: پروردگارا! مرا تحريف و پاره پاره كردند. مسجد نيز مي­گويد: پروردگارا! مرا رها كرده و به من بي­توجهي کردند، اهل‌بیت نيز شكايت مي­كنند كه پروردگارا! ما را كشتند و آواره و تبعيد كردند، پس من براي دادخواهي به پا مي­خيزم كه خداي عز و جل مي­فرمايد: من از تو به اين دادخواهي سزاوارتر هستم».

از اين حديث بيش از يك مطلب برداشت مي­شود:

نخست اينكه: پايه­هاي نظام امت مسلمان و اركان موجوديت جامعه اسلامي اين اجزاء سه­گانه هستند و بدين­جهت بر آن‌ها تمركز شده است. سخن گفتن در‌این‌باره به همان مفهوم حديث مشهور ثقلين است: «إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي أهل بيتي ما إن تمسكتم بهما لن تظلوا أبداً و قد نبأني اللطيف الخبير أنهما لن يفترقا حتي يردا عليَّ الحوض يوم القيامة[4]: من در ميان شما دو گوهر گرانبها به امانت مي­گذارم: كتاب خدا و اهل‌بیتم تا‌زمانی‌که به ‌آن‌ها تمسك جویید، هرگز پس از من گمراه نمي­شويد. خداوند نكته­بين و آگاه به من خبر داده است كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نمي­شوند تا اينكه روز قيامت کنار حوض كوثر بر من وارد شوند». اين دو گوهر گرانبها همان دو مورد از اين سه ركن هستند، اما مورد سوم یعنی مسجد، همان مكاني است كه اين دو گوهر گرانبها از خلال آن در جامعه نقش خود را ايفا مي­كنند و در فضاهاي­ مقدس آن با امت ارتباط برقرار مي­كنند.

دوم: آگاهي دادن نسبت به اين موضوع كه امت اسلامي از اين سه ركن روي گردان شده و به ‌آن‌ها پشت خواهند کرد. از اين رو پيامبر(ص) از اين شكايت به عنوان حقيقتي واقعيت­پذير خبر داده و امت اسلامي را از اين غفلت و کوتاهی برحذر داشته است. ايشان در بيان مجازات آن، چنان اهميت نشان مي­دهند به­گونه­اي كه خداوند بلند­مرتبه مدعي دادخواهي آن­هاست و او داور عادل است. تا زمانی­كه اين اجزاء سه­گانه، اركان موجوديت مسلمانان را تشكيل مي­دهند، غفلت و کوتاهی در حق آن­ها به مفهوم محو و نابودي اين كيان است؛ بنابراین ضروري است به هر يك از اين سه ركن، فصلي ويژه اختصاص دهیم تا تأثیر آن‌ در زندگي امت اسلامي و زيان بزرگ اين امت در صورت روي گرداني از آن‌ و روش­هاي كاربرد نقش هر يك در زندگي مسلمانان را به تفصیل بیان کنیم. وظيفه خود مي­دانم براي اقامه اين شكايات سه­­گانه، خود را به تعبير امروزي مدعي­العموم قلمداد كنم و ابتدا از شكايت ثقل الله الاکبر(گوهر گرانبهاي بزرگ‌تر) يعني قرآن كريم كه ريسمان گسترانيده از جانب خداوند به سمت بندگانش است، آغاز ­كنم. شكايتي كه رسول خدا(ص) در روز قيامت چنين اقامه می‌کند: (وَقالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً:[5] در آن روز رسول(ص) (به شكوِه از امت در پيشگاه پروردگار) عرض كند: بارالها (تو آگاهى كه) امّت من اين قرآن را به كلّى متروك و رها كردند. پیامبر(ص) آن­هنگام كه دليل انحراف امت­هاي پيشين كه همان ترك دستورات الهي نازل شده بر آنان بود را برای مسلمانان بيان كردند، آنان را از اين خطر بر­حذر داشتند. خداوند متعال دراین­باره فرمود: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُم‏[6]: (اى پيغمبر) بگو: اى اهل كتاب، شما ارزشى نداريد تا آنكه به دستور تورات و انجيل و قرآنى كه به شما از جانب خدا فرستاده شده قيام كنيد». پس هر كه به قرآن تمسك جويد، راه رسيدن به خداوند را پيموده است و هر كه از آن روي گرداند، هلاك و نابود مي­شود.

منشأ اين شكايت، روي­گرداني جامعه مسلمين حتي افراد متعهد[7] از تلاوت قرآن و اهتمام به‌آن و تأمل و تدبر در آياتش است، گذشته از اينكه آنان جايگاه روشنگري و رهبری و سرمشق بودن قرآن در زندگی را در نظر نمي­گيرند تا چراغ و راهنمايي براي جويندگان طريق هدايت در تمام مراحل زندگي خويش باشد از اين رو قرآن نزد آنان به فراموشي سپرده شده و آن را جز اندك زماني در ماه مبارك رمضان ياد نمي­كنند؛ البته ما بر توجه و اهميت فراوان به قرآن در اين ماه مبارك، به دليل پيوند عميقي كه ميان آن دو وجود دارد، تشويق و تأكيد مي­كنيم به­گونه­اي كه در این حديث نيز آمده است: «براي هر چيز بهاري است و بهار قرآن ماه رمضان است» اما اين به‌آن مفهوم نيست كه در ماه­هاي ديگر قرآن را واگذاريم یا بسيار كم به‌آن بپردازيم.



[1] - طه:25-28.

[2]- الكافي: كتاب فضل القرآن، باب قرائت القرآن فی المصحف، ج3. الخصال:1: 142 أبواب سه گانه.

2- الوسائل: كتاب نماز، مج3، ابواب احكام مساجد، ب5، ج2.

[4] - رجوع شود به منابع آن در كتب عامه، كتاب مراجعات سيد شرف الدين.

[5] - فرقان: 30.

[6] - مائده: 68.

[7] - تعدادي از نمونه­هاي تصادفي از طلاب متقاضی پذيرش در حوزه شريف، را جهت سنجش ميزان ارتباط آنان با قرآن مورد مطالعه قرار دادم. در ابتدا چنين مي­نمود كه اين طلاب داراي مرتبه­اي از درك و ايمان هستند كه آنان را به انتخاب اين راه سوق داده است؛ اما در نهايت دريافتم كه برخي از آنان حتي يك بار هم قرآن را ختم نكرده است. يكي از آنان كه سخنران منبر هم بود، فقط دو بار در طول زندگي خويش قرآن را ختم نموده و بسياري از آنان سوره­هاي پراكنده­اي را در مناسبات و مراسم مذهبي مي­خوانند. البته اين موضوع فقط در سطح تلاوت قرآن است، اما در سطح درك و فهم معاني و درنگ و تأمل در باب مفاهيم و مضامين آن، ناداني و ناآگاهي كامل وجود دارد.