1-3- انفاق عنصر زمینه ساز فعالیت نهادهای مدنی

| |زمان مطالعات : 725
  • Post on Facebook
  • Share on WhatsApp
  • Share on Telegram
  • Twitter
  • Tumblr
  • Share on Pinterest
  • Share on Instagram
  • pdf
  • نسخه چاپي
  • save

1-3- انفاق عنصر زمینه ساز فعالیت نهادهای مدنی

یکی از مهم ترین و بهترین عناصر زمینه ساز برای فعالیت نهادهای مدنی و تامین منابع مادی فعالیت ایشان همانا مساله انفاق است. روشن است که رفع نیازهای مالی نهادهای مدنی از راه های مختلفی امکان پذیر است که انفاق یکی از آن راه هاست. در ذیل تلاش می شود مقوله انفاق مورد بررسی و تدقیق جدی قرار گیرد.

1-3-1- معنای انفاق

روشن است که بندگان خداوند  از حیث برخورداری از مواهب الهی و ثروت های مالی از وضعیت مشابهی برخوردار نمی باشند. برخی از ایشان توانایی انفاق ندارند وبلکه خود نیازمند کمک دیگران هستند. عده دیگری اما از توانایی انفاق اندکی برخوردار و بخشی از مردم جامعه نیز به دلیل سطح بالای برخورداری از ثروت های مادی، از توان بالایی در انفاق گری برخوردارند.

در نتیجه تلاش برای واسطه گری میان قشر فقیر جامعه و قشر ثروتمند انفاق کننده می تواند ثواب و اجری معادل شخص انفاق گر را نصیب شخص واسطه کند. در نتیجه این گونه نیست که فقط کسانی که قسمتی از اموالشان را به دیگران بدهند منفق به شمار آیند، بلکه حتی کسانی که واسطه بین تهی دست و منفق هستند را نیز می توان انفاق کننده قلمداد کرد.

ممکن است سوالی در این خصوص مطرح شود و آن اینکه چگونه ممکن است که خداوند تبارک و تعالی اجر و پاداش سکسانی برای واسطه اناق و فرد منفق – که برای بدست آوردن این مال تلاش و کوشش سخت و فراوانی را متحمل شده در نظر گیرد؟

به این شبهه می توان به چند صورت پاسخ داد:

1-     خداوند متعال از آنجایی که کریم و لطیف است، از باب لطف و کرم بی پایان خویش می بخشد به طوری که در اجر و پاداش انفاق کننده هیچ کم وکاستی صورت نگیرد.

2-     مساوی بودن آن ها در پاداش و اجر از جهت اصل پاداش بردن است نه در مقدار آن، و انفاق کننده اجر خاص و ویژه خودش را به عنوان منفق خواهد داشت و طبق آیه شریفه فوق الذکر، اجر مضاعفی را بدست می آورد.

3-     انفاق کننده علاوه بر پاداش خویش، از اجر و ثواب واسطه ها نیز برخوردار می شود. چرا که این انفاق گر است زمینه این کار پسندیده را فراهم آورده است. از این رو وی مصداق این آیه شریفه است که می فرماید : «من سن سنة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الی یوم القیامة. برای هر کس که سنت پسندیده ای را پایه گذاری و تاسیس کرد همانند اجر و پاداش آن و هر کس که بدان عمل کند را به او می دهند، می باشد.»[1]

4-     روایاتی وجود دارد که به صراحت بر مساوات انفاق گر و واسطه اشعار دارد. به عنوان نمونه حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند: «من مشی بصدقة الی محتاج کان له کاجر صاحبها، من غیر ان ینقص من اجره شئ. هرکس صدقه ای را به فقیری برساند همانند اجر و  پاداش پرداخت کننده آن بدون آن که از اجر او کاسته شود به او داده می شود.»[2]

نیز در روایتی دیگر در همین خصوص نقل شده است که «لو ان الصدقة جرت علی یدی سبعین الف الف انسان کان اجر آخرهم مثل اجر اولهم. اگر صدقه ای دست بدست شود و هفتاد هزار هزار دست را بپیماید پاداش و اجر آخرین دست مانند اولین دست می باشد.»[3]

با توجه به آیات کریمه قرآن و احادیث شریف اهل بیت (ع) در باب صدقه و انفاق در راه خداوند، هر انسان متشرع و دینداری به خوبی به اهمیت این مساله اشراف دارد. در نتیجه از پرداختن بیشر به مقوله اجر و پاداش انفاق بسنده نموده و به ذکر و یادآوری دو آیه بسنده می نماییم:

1-     مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبة انبتت سبع سنابل فی کل سنبلة مئة حبة و الله یضاعف لمن یشاء. مثل آنان که مال خود را در راه خدا انفاق می کنند، مثل دانه ای است، که هفت خوشه برآورد و در هر خوشه ای صد دانه باشد خدا پاداش هر که را که بخواهد، چند برابر می کند. [4]

2-     و سارعوا الی مغفرة من ربکم و جنة عرضها السموات و الارض اعدت للمتقین. الذین ینفقون فی السراء و الضراء. بر يکديگر پيشی گيريد برای آمرزش پروردگار خويش و رسيدن به آن بهشت که، پهنايش به قدر همه آسمآن ها و زمين است و برای پرهيزگاران مهيا شده است. آن کسان که در توانگری و تنگدستی انفاق می کنند. [5]

 

 

 



[1] عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ عِيَاضٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْجِهَادِ سُنَّةٌ أَمْ فَرِيضَةٌ فَقَالَ الْجِهَادُ ... وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْ‌ءٌ.

[2] «عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ- عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الْأَكْلِ عَلَى الْجَنَابَةِ وَ قَالَ إِنَّهُ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ.... وَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَلَهُ بِوَزْنِ كُلِّ دِرْهَمٍ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ مِنْ نَعِيمِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ مَشَى بِصَدَقَةٍ إِلَى مُحْتَاجٍ كَانَ لَهُ كَأَجْرِ صَاحِبِهَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أَجْرِهِ شَيْ‌ءٌ...»

[3]  محمد محمدی ری شهری، ميزان الحكمة،  ح 10588، ح10590.

[4]  سوره بقرة، آیه: 261.

[5] سوره آل عمران، آیه:  133 و 134.